کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
double-breasted پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
doubles
مسابقات دوبهدو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در مسابقهها یا بازیهایی که بهصورت تکبهتک نیز برگزار میشود، رقابتهایی که در هریک از آنها دو ورزشکار در برابر دو ورزشکار دیگر به رقابت میپردازند
-
double diffusion, double immunodiffusion
پخش دوجانبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی پخش ایمنیشناختی که در آن پادگن و پادتن به سوی هم حرکت میکنند
-
double bill, double feature
دو فیلم با یک بلیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایش دو فیلم داستانی بلند در یک نوبت با یک بلیت
-
double heading, double engine
دوکششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطاری که نیروی کشش آن را دو لوکوموتیو همجهت که در ابتدای آن قرار دارند، تأمین میکنند
-
breast height
ارتفاع برابرسینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارتفاع استاندارد از سطح زمین، عموماً برابر با 37/1 متر، که در آن قطر و محیط تنه ثبت میشود
-
breast-fed
تغذیهشده با شیر مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کودکی که با شیر مادر تغذیه شده است
-
double perforation, double perforated film, double perf. stock, double perf.
فیلم دوآژ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمی که هر دو حاشیۀ آن سوراخدار است
-
double deck bus, double decked
اتوبوس دوطبقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] اتوبوسی با ظرفیت 40 تا 80 صندلی در دو سطح مجزا و ارتفاع 4/4 تا 5/4 متر
-
double team, two-time, double
دفاع دونفره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، دفاع کردن دو بازیکن در برابر بازیکن یا مهاجمی که توپ را در اختیار دارد یا در آستانۀ دریافت آن است
-
double pulsar, double pulsar system
دوتایی دوتَپاختری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] منظومهای دوتایی از دو تَپاختر که به دور یکدیگر میگردند
-
electrical double layer, double layer
دولایۀ الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] دو لایه با بارهای ناهمنام که در سطح مشترک فلز و محلول تشکیل میشوند و جریان الکتریکی از این فصل مشترک عبور میکنند
-
diameter at breast height, diameter breast height
قطرِ برابرِ سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطر درخت در ارتفاع برابر سینۀ شخص اندازهگیر که بهطور قراردادی در فاصلۀ یکمتروسیسانتیمتری از سطح زمین در نظر گرفته میشود
-
girth at breast height, girth breast height
دورِ برابرِ سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دور یا محیط درخت در ارتفاع قراردادی یکمتروسیسانتیمتری که برابر با فاصلۀ سینۀ شخص اندازهگیر تا زمین است
-
double cast
نقش دوبازیگره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نقشی که دو بازیگر برای اجرای آن آماده میشوند و بهتناوب آن نقش را بازی میکنند
-
mixed doubles
مسابقات دوبهدو مختلط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] مسابقهها یا بازیهای دوبهدوی که در آنها بازیکنان زن و مرد در قالب یک تیم به رقابت میپردازند متـ . مسابقات مختلط