کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
double-blind experiment پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
double blind study
مطالعۀ دوسوکور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی، علوم سلامت] روشی که با استفاده از آن پژوهشگر و مطالعهشونده ندانند در کدام بازوی مطالعه قرار دارند
-
doubles
مسابقات دوبهدو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در مسابقهها یا بازیهایی که بهصورت تکبهتک نیز برگزار میشود، رقابتهایی که در هریک از آنها دو ورزشکار در برابر دو ورزشکار دیگر به رقابت میپردازند
-
blinding 2, blinding asking
کورسازی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] روشی که با استفاده از آن حداقل یکی از گروههای مربوط به پژوهش، مانند مطالعهشونده، پژوهشگر، تحلیلگر آماری، متوجه نشود که در کدام بازوی مطالعه قرار دارد
-
vertical blinds, window blind
پرداویز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نوعی پردۀ عمودی بهصورت نوارهای باریک متعدد * 1) معادل "پرداویز" از ادغام دو واژه "پرده" و "آویز" ساخته شده است. 2) این معادل در برابر لفظ "لووردراپه" ساخته شده است.
-
double diffusion, double immunodiffusion
پخش دوجانبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی پخش ایمنیشناختی که در آن پادگن و پادتن به سوی هم حرکت میکنند
-
double bill, double feature
دو فیلم با یک بلیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایش دو فیلم داستانی بلند در یک نوبت با یک بلیت
-
double heading, double engine
دوکششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطاری که نیروی کشش آن را دو لوکوموتیو همجهت که در ابتدای آن قرار دارند، تأمین میکنند
-
blind landing
نشست کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست هواگَرد سرنشیندار در وضعیتی که خدمۀ پرواز قادر به مشاهدۀ نشانههای دیداری بیرون نیستند
-
blind spot
نقطۀ کور 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← صفحۀ بینایی
-
blind sector
قطاع کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از صفحۀ رادار که بهدلیل وجود مانعی بر سر راه امواج رادار، بهصورت سایه مشخص میشود و اهداف موردنظر در آن دیده نمیشوند
-
blinding 1
کورسازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] روشی درخدماترسانی که در آن ارائهدهندۀ خدمات از درونداد یا برونداد واقعی بیخبر است
-
blind zone
منطقۀ کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، علوم نظامی] منطقهای که در آن نشانکها/ سیگنالها یا پژواک را نمیتوان دریافت کرد
-
blind shrinkage
تنجش کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] ← تنجش داخلی
-
blind watermarking
تهنقشگذاری کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی تهنقشگذاری که در آن آشکارسازی تهنقش میتواند بدون نیاز به نشانک پوششی (cover signal) انجام شود
-
blind zone
زون کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] لایهای که موج شکست مرزی آن اولین رسید نیست