کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
divisively پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
division 3
لشکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] یگانی راهکنشی که دارای تجهیزات و تسلیحات لازم برای اجرای عملیات رزمی است و بزرگتر از تیپ یا هنگ و کوچکتر از سپاه است
-
division 4
ناودسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] 1. پـایهایتـرین تـقسیمبندی اداری-پشتیبانی نیروها در نیروی دریایی چه بر روی کشتی و چه در ساحل 2. نوعی سازماندهی راهکنشی یا عملیاتی در نیروی دریایی که زیرمجموعۀ ناوگروه و شامل دو یا چند ناو است
-
division algebra
جبر تقسیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] جبری که در آن هر عضو ناصفر دارای وارون ضربی باشد
-
hotel division
بخش مهمانخانهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بخشی از یک شرکت بزرگ که ادارۀ مهمانخانهها را بر عهده دارد متـ . بخش هتلداری
-
borrowed division
تقسیم عاریتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] استفاده از تقسیمات سادۀ ضرب در میزانهای ترکیبی یا استفاده از تقسیمات ترکیبی ضرب در میزانهای ساده یا استفاده از تقسیماتِ غیرمتعارف در هرنوع میزان
-
division of labour
تقسیم کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] نظامی برای سازماندهی تولید ازطریق تقسیم وظایف متمایز میان گروههای کاری و کارکنان
-
sexual division
تقسیمکار جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] تقسیم فعالیت و کار برحسب جنسیت
-
division 2
شاخه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] سومین رتبۀ رسمی در ردهبندی جانوران، پایینتر از سلسله و بالاتر از رده
-
division ring
حلقۀ تقسیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حلقهای که اعضای ناصفر آن با عمل ضرب یک گروه تشکیل دهد
-
division axis of advance
محور پیشروی لشکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مسیرهای مشخصشده در طرح عملیاتی لشکر که براساس آن تیپهای تابعۀ لشکر به سمت دشمن پیشروی میکنند
-
image ratioing, image division
نسبتگیری تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] روشی در فنون پردازش تصویر برای افزایش تباین میان عوارض تصویر که در آن مقادیر عناصر در یک تصویر بر مقادیر متناظرِ آن در تصویر دوم تقسیم میشود
-
watertight sub-division
بخشبندی ضدآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تقسیمبندی یک محدوده از کشتی که همۀ دیوارهها و دریچههای آن ضدآب هستند
-
international division of labour
تقسیم کار بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] تخصصی شدن برخی از کشورها در شاخههای تولید با توجه به ظرفیتها و امکانات موجود
-
domestic division of labour
تقسیم کار خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] تقسیم کارها و مسئولیتها و نقشها در خانه میان زن و مرد، در پی ورود زنان به اجتماع و بازار کار
-
frequency division multiple access
دسترسی چندگانۀ بسامدتقسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] صورت اصلی دسترسی در ارتباطات رادیویی چندباندی که در آن هر باند به شکافهای بسامدی باریک تقسیم میشود و هر فرستندهـ گیرنده دارای باند اختصاصی خود است اختـ . بسامدتقسیم FDMA