کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
distribute پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
distribute
پخش کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ارسال اطلاعات صوتی یا تصویری اعم از پخش و تکپخش و چندپخش و مانند آن متـ . توزیع کردن
-
واژههای مشابه
-
distribution
پخش 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند ارسال اطلاعات صوتی یا تصویری متـ . توزیع * مصوب فرهنگستان اول
-
distributed
پخششده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی اطلاعات و دادهها و مانند آن که پخش یا توزیع شده باشد متـ . توزیعشده
-
mixed distribution, compound distribution
توزیع آمیخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] توزیع فراوانیای که از آمیختگی چندین جمعیت با دادههای ناهمسان یا پارامترهای مختلف تشکیل شده است
-
posterior distribution, a posteriori distribution
توزیع پسینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] توزیع احتمال شرطی یک پارامتر به یک متغیر تصادفی بهشرط مشاهدۀ مقداری خاص از آن متغیر
-
prior distribution, a priori distribution
توزیع پیشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] توزیع احتمالی که باورها و اطلاعات پیشین موجود یا مفروض دربارۀ پارامتر را تا زمانی معین و پیش از گردآوری تجربی دادهها توصیف میکند
-
symmetrical distribution/ symmetric distribution
توزیع متقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] هر توزیع فراوانی که در آن مقادیر همفاصله از مقدار مرکزی، فراوانی یکسان دارند
-
distribution pipeline
مسیر توزیع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مسیر یا زنجیرهای که ازطریق آن عملیات توزیع امکانات انجام میشود
-
distribution phase
مرحلۀ توزیع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] مدتزمانی که برای رسیدن دارو به حالت تعادل با خوناب و توزیع آن در بدن لازم است
-
distributed fire
آتش پخشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] آتشی که در منطقۀ هدف پخش میشود تا بیشترین کارایی را در پی داشته باشد
-
wind distribution
توزیع باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. توزیع مکانی یا زمانی سمت یا سرعت باد 2. توزیع آماری سرعت باد
-
involutive distribution
توزیع برگشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] توزیعی مانند r بر روی یک خمینه که بهازای هر دو میدان بُرداری مماس بر r، ضرب لی آنها نیز بر r مماس باشد
-
truncated distribution
توزیع بریده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] توزیع حاصل از حذف مقادیر بزرگتر یا کوچکتر از مقداری معین از تکیهگاه یک توزیع مفروض
-
joint distribution
توزیع توأم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] توزیع یکجای دو یا چند متغیر تصادفی متـ . توزیع چندمتغیره multivariate distribution