کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dissociating پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dissociation
تفکیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] جدا شدن اجزای یک مولکول بهطور خودبهخود یا براثر تابش
-
heat of dissociation
گرمای تفکیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] انرژی لازم برای تفکیک عناصر سازندۀ یک مول از مادۀ معین در حالت گازی
-
dissociative fugue
گریز تجزیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اخــتـلالی تــجـزیـهای (dissociative disorder) که در آن فرد بهطور ناگهانی و غیرمنتظره محل زندگی و فعالیت خود را تغییر میدهد و با فراموش کردن هویت قبلی هویت جدیدی برای خود میسازد متـ . گریز روانزاد psychogenic fugue
-
dissociative disorders
اختلالهای تجزیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گروهی از اختلالها که مشخصۀ آنها آشفتگی ناگهانی یا تدریجی یا گذرا یا مزمن در یکپارچگی طبیعی کنشهای مربوط به آگاهی یا حافظه یا ادراک محیط است
-
dissociative mechanism
سازوکار تفکیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] سازوکار یک واکنش جانشینی که شامل حد واسطی با عدد همارایی کمتر از همتافت اولیه است
-
dissociative identity disorder, multiple-personality disorder, MPD
اختلال تجزیۀ هویت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اختلالی تجزیهای (dissociative disorder) که فرد مبتلا به آن چند هویت یا شخصیت متمایز دارد که هریک بهتناوب رفتارهای او را تحت تأثیر قرار میدهند