کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dish antenna پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
accompaniment dish
کنارغذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] خوردنیهایی که همراه با غذا و نه بهعنوان غذای اصلی مصرف میشوند
-
signature dish
غذای شاخص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] خوراکی ویژه که موجب شهرت یک غذاخوری میشود
-
Petri dish culture
کشت پِتری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] کشتی که در آن میکربها در سطح محیطی جامد، معمولاً آگار یا ژلاتین، و در ظرف پتری رشد میکنند متـ . کشت سطحی plate culture
-
skidding pan, skidding dish, skidding shoe
سینی چوبکِشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ورقۀ فولادی پهنی که سر بینه بر روی آن قرار میگیرد تا کشیده شود و از فرورفتن بینه در زمین جلوگیری کند