کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
deck-house پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
deck cargo, deck load
بار عرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] باری که بر آزادعرشه حمل میشود
-
double deck bus, double decked
اتوبوس دوطبقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] اتوبوسی با ظرفیت 40 تا 80 صندلی در دو سطح مجزا و ارتفاع 4/4 تا 5/4 متر
-
main deck
مامعرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشۀ اصلی کشتی که پایینتر از بالاعرشه قرار دارد
-
tween deck
میانعرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشهای که انبار کشتی را به دو بخش تقسیم میکند و درنتیجه انبارهای زیرین و زبرین را به وجود میآورد
-
weather deck
آزادعرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هر عرشهای که مستقیماًً در معرض هوای آزاد قرار داشته باشد
-
lower deck
پایینعرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشۀ زیرین میانعرشه در انبار کشتی
-
upper deck
بالاعرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بالاترین عرشۀ سراسری کشتی
-
deck 2
عرشه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هر سطح افقی محصور در بدنۀ جانبی کشتی
-
poop deck
عرشۀ پاشنهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشهای بر روی عرشۀ اصلی کشتی که در پاشنه بهگونهای نصب میشود که کاملاً در مقابل آب نفوذناپذیر باشد و عرض کشتی را بهطور کامل در بر گیرد؛ از این عرشه برای افزایش نیروی شناوری استفاده میشود متـ . عرشۀ پاشنه
-
bridge deck
عرشۀ پل فرماندهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بالاترین عرشۀ شناور که پل فرماندهی روی آن قرار دارد
-
embarkation deck
عرشۀ سوارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بالاعرشهای که تجهیزات لازم برای سوار شدن به کشتی را داراست
-
forecastle deck
عرشۀ سینهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشۀ زبرین در سینۀ کشتی متـ . عرشۀ سینه
-
watertight deck
عرشۀ ضدِآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] در سازۀ کشتی، عرشهای که ضدِآب باشد
-
weathertight deck
عرشۀ ضدِهوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشهای که در برابر هوا نفوذناپذیر باشد
-
deck 1
انباشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تودهای از گِردهبینهها که قبل از حمل در جنگل انباشته میشود