کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cultivated strawberry پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cultivation 3
کشتکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کلیۀ عملیات کشت و زرع گیاهان
-
cultivator 2
کشتگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کسی که کشت و زرع کند یا به این حرفه اشتغال داشته باشد
-
cultivator 1
پنجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] وسیلهای برای خاکورزی زمین
-
cultivation 1
خاکورزی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام هرنوع عملیات بر روی خاک برای تسریع در رشد گیاهان
-
after cultivation
خاکورزی تکمیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام عملیات خاکورزی بعد از سبز شدن گیاه زراعی
-
blind cultivation
خاکورزی کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] از بین بردن علفهای هرز پس از کاشت بذر و قبل از سبز شدن آن با استفاده از وسایل کشاورزی
-
cross-cultivation
خاکورزی متقاطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] شخم زدن زمین در دو جهت عمودبرهم
-
tillage, cultivation 2
خاکورزی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام هرنوع عملیات بر روی خاک برای بهبود رشد گیاه زراعی