کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cross-purpose پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cross
تکپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← دوزنجیرتکپیچ
-
purpose of trip
قصد از سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دلیلی که انگیزۀ سفر است
-
cross-tabulation1, cross-classification1
جدولبندی تقاطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] تشکیل جدول تقاطعی
-
cross-tabulation2, cross-classification2
جدول تقاطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] جدولی بسامدی شامل حداقل دو متغیر که ردهبندی تقاطعی شدهاند
-
cross hearing, cross over
تراشنوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] شنیده شدن صوت فرستادهشده به گوش آزمایشی ازطریق رسانش استخوانی در گوش غیرآزمایشی متـ . دگرسوشنوی contralateralization
-
diamond crossing, track crossing
تقاطع چلیپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محل تلاقی دو خط آهن که در آن عبور همزمان قطارها در هر دو مسیر امکانپذیر باشد متـ . چلیپا 3
-
crossing watchman, crossing tender
راهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مأمور راهآهن در تقاطع همسطح جاده و راهآهن که عابران پیاده و وسایل جادهای را از نزدیک شدن قطار آگاه میکند
-
all-purpose flour, general-purpose flour
آرد چندمنظوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی آرد برای مصارف خانگی که در تولید نان و کیک و بیسکویت و دیگر فراوردههای آردی به کار میرود متـ . آرد خانگی family flour
-
cross spread
گسترش چلیپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] 1. گسترشی که با امتداد پیمایش، زاویهای بزرگ، غالباً 90 درجه، میسازد 2. گسترشی به شکل چلیپا
-
cross-bedding
لایهبندی چلیپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی ساختار لایهای حاصل از نهشته شدن لایههای مورب بر روی سطح شیبدار متـ . چینهبندی چلیپایی cross stratification
-
cross ratio
نسبت خاجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . نسبت ناهمساز anharmonic ratio
-
cross-bite
وارونبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی بَدهمایی که در آن خط بَرهمایی دندانهای فک پایین نسبت به فک بالا قدامیتر و/ یا لُپیتر است
-
crossed homomorphism
همریختی خاجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
children's crossing
گذر کودکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] بخشی از راه که خطکشی عابر پیاده ندارد، ولی در ساعاتی از روز محل عبور دانشآموزان است
-
cross connection
اتصال آلودهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ارتباط ناخواسته مجاری آب آشامیدنی با منبع آلودهکننده