کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cross-pollinating پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cross-pollination
دگرگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گردهافشانی میان دو گیاه که ازلحاظ ژنشناختی خصوصیات یکسان ندارند
-
pollination
گردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] انتقال دانۀ گرده از بساک به کلاله
-
cross
تکپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← دوزنجیرتکپیچ
-
abiotic pollinator
گردهافشان بیجان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] عواملی مانند آب و باد و گرانش که موجب انتقال دانۀ گرده از بساک به کلاله شود
-
biotic pollinator
گردهافشان جاندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] عامل زندهای که دانۀ گرده را از بساک به کلاله انتقال دهد
-
controlled pollination
گردهافشانی واپایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گردهافشانی که در آن گلهای گیاه را در کیسههایی قرار میدهند تا در زمان مناسب با گردۀ گیاه دلخواه بارور شوند بیآنکه در معرض گردۀ گیاهان دیگر قرار گیرند
-
open pollinated
آزادگردهافشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی گل یا گیاهی که باروری آن بهطور طبیعی صورت میگیرد
-
open pollination
آزادگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گردهافشانی ناشی از انتشار آزاد یا طبیعی گرده در میان گیاهان یک گونه
-
self-pollinated
خودگردهافشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی گل یا گیاهی که گردهافشانی آن در خود گیاه صورت میپذیرد
-
self-pollination
خودگردهافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی گردهافشانی که در آن گردۀ گیاه مادگی همان گیاه را بارور میکند
-
cross-tabulation1, cross-classification1
جدولبندی تقاطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] تشکیل جدول تقاطعی
-
cross-tabulation2, cross-classification2
جدول تقاطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] جدولی بسامدی شامل حداقل دو متغیر که ردهبندی تقاطعی شدهاند
-
cross hearing, cross over
تراشنوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] شنیده شدن صوت فرستادهشده به گوش آزمایشی ازطریق رسانش استخوانی در گوش غیرآزمایشی متـ . دگرسوشنوی contralateralization
-
diamond crossing, track crossing
تقاطع چلیپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محل تلاقی دو خط آهن که در آن عبور همزمان قطارها در هر دو مسیر امکانپذیر باشد متـ . چلیپا 3
-
crossing watchman, crossing tender
راهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مأمور راهآهن در تقاطع همسطح جاده و راهآهن که عابران پیاده و وسایل جادهای را از نزدیک شدن قطار آگاه میکند