کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
couples پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
couple
جفتنیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دو نیروی موازی با اندازههای یکسان و جهتهای مخالف که در دو نقطه و در دو امتداد متفاوت بر جسم وارد میشوند
-
coupling phase, coupling 4
همپیوستگی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] وضعیتی که در آن دو دگرۀ بارز و نهفتۀ دو ژن متفاوت بههمپیوسته هستند متـ . آرایش سیس، آرایش ورسو cis configuration آرایش همپیوستگی coupling configuration
-
couples counseling
مشاورۀ زوجین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مشاوره و راهنمایی زوجها دربارۀ موضوعاتی نظیر مسئولیتهای مشترک و وفاداری و انتظاراتی که روابط آنها را تحت تأثیر قرار میدهد
-
rudder coupling
اتصال محور سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] رابطی محکم که بهصورت افقی یا عمودی محور سکان را به سر سکان وصل میکند
-
coupling configuration
آرایش همپیوستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← همپیوستگی 1
-
coupling constant
ثابت جفتشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] برهمکنش هستهها در تشدید مغناطیسی هسته که با نماد J نشان داده میشود
-
coupling 1
جفتشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] برهمکنش هستهها در یک مولکول
-
stratospheric coupling
جفتشدگی پوشنسپهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برهمکنش آشفتگیهای پوشنسپهر و وَردسپهر
-
capacitive coupling
جفتشدگی خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انتقال انرژی از یک مدار به مدار دیگر با استفاده از خازن
-
impedance coupling
جفتشدگی رهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] جفتشدگی دو مدار ازطریق رهبندی
-
pseudoscalar coupling
جفتشدگی شبهنردهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنش فرضی بین پیون و نوکلئون که با حاصلضرب میدانهای متناظر با آنها توصیف میشود
-
magnetoelastic coupling
جفتشدگی مغناکشسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنش بین مغناطش جسم جامد و تنشها و کرنشهای پدیدآمده در آن
-
galvanic couple
جفت گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] زوجی رسانا و نامشابه که در یک برقکاف با هم تماس الکتریکی دارند
-
coupling 3
جفتگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] وسیلۀ اتصالدهندۀ مکانیکی یا برقی یا هیدرولیکی که دو محور همراستا را به هم متصل میکند و حرکت چرخشی یکی را به دیگری منتقل میکند
-
thermoelectric couple
جفت گرماالکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← گرماجفت