کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
corrosibleness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
corrosion
خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] واکنش شیمیایی یا برقشیمیایی بین فلز و محیط که به زوال فلز و خواص آن منجر میشود
-
corrosivity
خورندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خاصیت محیطی که باعث خوردگی میشود
-
corrosive
خورنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ویژگی مادهای که باعث خوردگی فلز میشود
-
exfoliation corrosion, lamellar corrosion
خوردگی تورقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی موضعی که در زیر سطح و در مناطقی موازی با سطح اتفاق میافتد و در نتیجۀ آن فلز خوردهشده بهصورت لایههای نازک ظاهر میشود
-
marine corrosion, seawater corrosion
خوردگی دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی تجهیزات و سازههای فلزی و بتنی در دریا و مناطق ساحلی
-
bimetallic corrosion, galvanic corrosion, displacement corrosion
خوردگی دوفلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی یک فلز به دلیل اتصال الکتریکی آن با یک فلز نجیبتر، در یک برقکاف
-
corrosion product
محصول خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] آنچه در نتیجۀ خوردگی مواد به وجود میآید
-
corrosion coupon
قطعهآزمون خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] قطعهای فلزی یا آلیاژی بهصورت تیغه یا نوار یا لوله که برای پایش و اندازهگیری فرایندهای خوردگی در تجهیزات صنعتی به کار میرود
-
corrosion anatomy
کالبدشناسی زدایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شاخهای از کالبدشناسی که با برداشتن یا زدودن بافتهای غیرضروری اطراف اندام مورد نظر با مواد مناسب، امکان مطالعۀ ساختارهای کالبدشناختی آن را فراهم میکند
-
erosion-corrosion
فرسایش ـ خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فرایند توأم فرسایش و خوردگی براثر حرکت شاره که در نتیجۀ آن سطح فلز از بین میرود و خوردگی تسریع میشود
-
corrosion tendency
گرایش به خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] واکنشپذیری فلز با محیط اطراف که برحسب تغییر در انرژی آزاد گیبس اندازهگیری میشود
-
corrosion resistance
مقاومت به خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] توانایی فلز در برابر خوردگی در یک محیط خورنده
-
corrosion effect
اثر خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تغییری که در نتیجۀ خوردگی در بخشهای مختلف یک سامانه به وجود میآید
-
corrosion test
آزمون خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] آزمونی برای تعیین میزان مقاومت به خوردگی یک فلز در محیطهای خورنده با روشهای مختلف
-
corrosion damage
آسیب خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] اثر خوردگی زیانبار بر کارکرد بخشهای مختلف یک سامانه، اعم از فلز و محیط