کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cornered پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cornering
گردش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] قابلیت دور زدن و گذر وسیلۀ نقلیه از پیچ مسیر
-
container corner fitting, container corner casting, corner fitting, corner casting
گوشهبَست بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از بَستهای هشتگوشۀ بارگُنج که از آن برای بلند کردن و جابهجایی و رویهمچینی و مهار بارگُنج استفاده میکنند متـ . گوشهبَست
-
corner area
محوطۀ کنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] هریک از چهار ربع دایرهای که در داخل زمین بازی به مرکزیت محل برخورد خطوط پیرامونی طولی و عرضی زمین ترسیم میشود و محوطهای را به وجود میآورد که ضربۀ کنج از درون آن یا مماس با قوس محاطی آن زده میشود متـ . محوطۀ کرنر کرنر1 corner 1
-
corner block
قرقرۀ کنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرقرهای در گوشۀ مسیر اصلی که برای هدایت بافۀ برگشت به کار میرود
-
corner 2
کنج، کرنر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← ضربۀ کنج
-
corner 1
کرنر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← محوطۀ کنج
-
corner 3
گوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که در آن دو یا چند خط مرزی با یکدیگر تلاقی میکنند
-
gauge corner
گوشۀ ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] گوشۀ نیمرخ عرضی کلاهک ریل در سمت داخل که عرض خط را از آنجا اندازهگیری میکنند
-
witness corner
گوشۀ شاهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای علامتگذاریشده بر روی زمین سفت با فاصله و راستای اندازهگیریشده از گوشهای که خودِ آن را نمیتوان بهطور دائم علامتگذاری کرد
-
corner blowhole
مُک گوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] حفرههایی در زوایای داخلی قطعۀ ریختگی که به داخل قطعه امتداد یافتهاند؛ لبههای آنها عموماً گرد است و از این نظر با تنجش گوشهای (corner shrinkage) تفاوت دارند
-
corner joint
اتصال گوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی اتصال که در آن دو قطعه تقریباً برهم عمودند
-
corner scab
زخمهگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهایی فشرده و نامنظم در بخشهای وسیعی از قطعۀ ریختگی در مجاورت گوشههایی با زاویۀ تند که ظاهری شکسته دارند
-
cornering speed
سرعت گردش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] سرعت خودرو در هنگام پیمودن پیچ مسیر
-
cornering stiffness
سفتی گردشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] میزان مطلق شیب نمودار نیروی جانبی در زاویهانحراف (slip angle) صفر
-
cornering wear
رفتگی گردشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی رفتگی رویه ناشی از دور زدن با سرعتهای زیاد