کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
convertibleness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
convertible
خودروِ روبازشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] خودروی که سقف آن را میتوان بهصورت دستی یا خودکار باز و بسته کرد
-
converter/ convertor, electric energy converter
واگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] افزارهای برای تغییر یک یا چند مشخصۀ انرژی الکتریکی
-
rust converter
مبدل زنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] مادۀ شیمیایی شامل مواد معدنی و آلی که برای تبدیل زنگارهای سطح فلز به لایهای محافظ به کار میرود و مانع نفوذ رطوبت و زنگزدگی بازگشتی میشود
-
frequency converter
واگردان بسامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] واگردانی که انرژی برق را همراه با تغییر بسامد منتقل میکند
-
phase converter
واگردان فاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] واگردانی که انرژی برق را همراه با تغییر در تعداد فازهای آن منتقل میکند
-
convertible aircraft
هواگَرد تبدیلپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که بهسرعت از مسافری به باری یا از باری به مسافری تبدیلپذیر است
-
converted wave
موج تبدیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج لرزهای که بخشی از مسیر انتشار را بهصورت موج P و بخش دیگر را بهصورت موج S میپیماید
-
converter substation
پست واگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برقی دارای واگردان که جریان متناوب و مستقیم را به یکدیگر تبدیل میکند
-
converted traffic
تردد تبدیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تغییر وسیلۀ نقلیه براثر رفتار تردد و نبود توقفگاه
-
converted data
دادههای برگردانشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دادههایی که رمزبندی آنها از صورتی به صورت دیگر تغییر یافته باشد
-
converted timber
دار تبدیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] داری که به هر نوع محصول تبدیل شده باشد
-
convertible coating material
مادۀ پوششی تبدیلپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی مادۀ پوششی که در صورت خشک شدن در نتیجۀ اکسایش یا دیگر واکنشهای شیمیایی، فیلم (film) حاصل از آن در حلاّل اصلی نامحلول است
-
non-convertible coating material
مادۀ پوششی تبدیلناپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی مادۀ پوششی که در صورت خشک شدن، فیلم (film) حاصل از آن در حلاّل اصلی حل میشود
-
down-converter, down translator
فروگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که بسامدی را به بسامد پایینتر تبدیل میکند
-
up-converter, up-translator
فراگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که بسامدی را به بسامد بالاتر تبدیل میکند