کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
conservator-ward relation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
conservative
پایستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی آنچه براثر تحول بدون تغییر بماند
-
conserved
پایسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی هر کمیت که در طول تحول دینامیکی سامانه ثابت بماند
-
conservation
حفاظت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نگهداری و حفظ کیفیت زیستمحیطی منابع طبیعی یا برقراری توازن بین گونههای موجود در یک ناحیۀ خاص
-
soil conservation, conservation of soils
حفاظت خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جلوگیری از فرسایش خاک با به کار بردن روشهایی از قبیل آبیاری و مالچپاشی (mulching) و ممانعت از کشت مفرط
-
conservation tillage/ conservation till
خاکورزی حفاظتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی خاکورزی با هدف حفظ رطوبت و کاهش نیروی انسانی و با استفاده از مصرف مواد شیمیایی و بقایای مواد آلی گیاهی
-
conservative force
نیروی پایستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرویی که کار آن در جابهجایی جسم از نقطهای به نقطۀ دیگر مستقل از مسیر است
-
conservation body
یگان حفاظت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] واحد یا سازمانی که حفاظت فضای سبز شهری و خارج شهری و مدیریت دقیق منابع طبیعی را ارتقا میبخشد
-
conservation law
قانون پایستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قانونی که به موجب آن کمیتی فیزیکی در جریان تبدیل یا برهمکنش در سامانۀ بسته ثابت میماند
-
conservation pool
آبگیر حفاظتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حداقل آبی که برای کاربردهای گوناگون، از جمله تفریح و حفاظت از حیاتوحش، در پشت سد نگه داشته میشود
-
conservation of energy
پایستگی انرژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصلی بنیادی که براساس آن انرژی نه پدید میآید و نه نابود میشود، بلکه از نوعی به نوع دیگر تبدیل میشود
-
conservation archaeology
باستانشناسی حفاظتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] زیرشاخهای از باستانشناسی که ازطریق لوایح قانونی حفاظتی و آموزش و با کوششهایی، مانند حفاظت باستانشناختی مردمنهاد، به حفظ منابع باستانشناختی میپردازد
-
conservation easement
حریم حفاظت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محدودهای از حریم ملک با کاربریهایی که با حفاظت درازمدت و ضوابط زیستمحیطی سازگار است
-
water conservation
حفاظت آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حفاظت از منابع آب زیرزمینی و سطحی ازطریق نظارت بر توسعۀ سنجیدۀ آنها و همچنین جلوگیری از آلودگی و هدر رفتن آنها
-
archaeological conservancy
حفاظت باستانشناختی مردمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] انجام برنامههای حفاظتی غیرانتفاعی گروههای مردمی در محوطهها و آثار باستانی
-
forest conservation
حفاظت جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نگهداری جنگلها ازطریق جلوگیری از قطع درختان و حفظ کیفیت محیطی و منابع آن با بهکارگیری اصول بومشناختی