کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cones پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
coning
مخروطشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] حالتی از خروج گاز از سوراخ هنگامی که لایۀ مایع روی سینی نازک باشد و درنتیجه تماس مایع با گاز کم شود و آن را پس زند و در نتیجۀ حرکت مایع به سمت بالا نوعی جت مخروطیشکل تشکیل شود
-
coning
حرکت مخروطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، مهندسی محیطزیست و انرژی] [حملونقل هوایی] آزمایشی در تونل باد که در آن نیروسنج، با حفظ زاویۀ حمله و سُرش جانبی (sideslip)، مدل را میچرخاند [مهندسی محیطزیست و انرژی] حرکت دودستون بهنحویکه دود بهصورت مخروطی از دودکش دور میشود
-
cone cell, cone, retinal cone
یاختۀ مخروطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] یکی از دو نوع یاختۀ حساس به نور در شبکیۀ چشم که برای دید دقیق ضروری است
-
alluvial cone, cone of detritus, debris cone
مخروط آبرفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی پنجۀ آبرفتی با شیبهای بسیار تند
-
volcanic cone
مخروط آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری مخروطی که براثر خروج گدازه یا مواد آذرآواری از یک دهانه به وجود میآید
-
cinder cone
مخروط اخگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] برآمدگی مخروطیشکل که براثر انباشت واریزههای آتشفشانی در اطراف دهانه به وجود میآید
-
cone of depression
مخروط اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرواُفتادگی سطح آب زیرزمینی در اطراف چاه پس از برداشت آب که شکلی مانند مخروط وارونه ایجاد میکند
-
Imhoff cone
مخروط ایمهوف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ظرف مخروطی شفاف و مدرجی با ظرفیت یک لیتر که از آن برای تعیین حجم مواد تهنشینپذیر در آب استفاده میشود
-
ash cone
مخروط خاکستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مخروطی آتشفشانی متشکل از خاکستر نامتراکم
-
exit cone
مخروط خروجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بخشی از تونل باد که هوا از آزمونگاه به درون آن جریان مییابد
-
crater cone
مخروط دهانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مخروطی که براثر خروج گدازه از مجرای آتشفشانی در اطراف آن تشکیل میشود
-
littoral cone
مخروط ساحلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کپهای(mound) از واریزههای آبآواری که براثر انفجار ناشی از بخار در محل ورود گدازه به دریا ایجاد میشود
-
cone of silence
مخروط سکوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] منطقۀ مخروطیشکل فضای بالای آنتنها که در آن نشانکها/ سیگنالهای رادیویی ارسالشده ضعیف میشوند یا شنیده نمیشوند
-
scoria cone
مخروط سنگ پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مخروطی آتشفشانی که از پوستۀ اخگری حفرهدار بر روی سطح گدازۀ بازالتی یا آندزیتی تشکیل شده است
-
characteristic cone
مخروط مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ناحیه مخروطمانندی که در مطالعۀ مسئلههای مقدار اولیه در نظریۀ معادلات دیفرانسیل جزئی به کار میرود