کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
compression پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
compression
تراکم 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک، قطعات و مجموعههای خودرو] [فیزیک] کاهش حجم ماده براثر تغییر فشار [قطعات و مجموعههای خودرو] فرایند کاهش حجم و افزایش فشار مخلوط سوخت و هوا در سیلندر براثر حرکت روبهبالای پیستون
-
واژههای مشابه
-
compressed
متراکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی جسمی که حجم آن براثر فشار کاهش یافته باشد
-
compressibility
تراکمپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] [شیمی، مهندسی بسپار] قابلیت تغییر حجم براثر تغییر فشار [فیزیک] میزان کاهش حجم ماده براثر نیروهای تراکمی
-
piston compression ring, compression ring
رینگ تراکم پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] رینگی که در بالاترین شیار پیستون قرار دارد و سبب آببندی محفظۀ احتراق و انتقال حرارت از پیستون به بدنۀ سیلندر میشود متـ . حلقۀ تراکم پیستون، رینگ تراکم، حلقۀ تراکم
-
pulse compression
فشردهسازی تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند کاهش پهنای تَپ/ پالس در پردازش نشانک/ سیگنال متـ . فشردهسازی پالس
-
image compression
فشردهسازی تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عملیاتی که در آن، ضمن حفظ اطلاعات تصویر، از حجم آن کاسته میشود و حافظه و زمان کمتری صرف ذخیرهسازی و انتقال میشود
-
data compression
فشردهسازی دادهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] روشی برای رمزبندی دادهها بهنحویکه دادهها فضای کمتری به خود اختصاص دهند
-
schedule compression
فشردهسازی زمانبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] کاستن از زمان اجرای پروژه بدون کاهش گسترۀ کار
-
compression stroke
مرحلۀ تراکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دومین مرحله از مراحل چهارگانۀ چرخۀ کار موتورهای درونسوز چهارزمانه که در آن مخلوط سوخت و هوا در داخل سیلندر متراکم میشود
-
compression arthrodesis
مفصلخشکانی فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مفصلخشکانی با وارد آوردن فشار زیاد بر دو سر استخوانها
-
compression settling
تهنشینی تراکمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی تهنشینی در غلظتهای زیاد که در آن ذرات در ساختارهای خاصی متشکل میشوند و تنها با متراکم شدن این ساختارها امکان تهنشینی بیشتر فراهم میشود
-
adiabatic compression
تراکم بیدررو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاهش حجم سامانه بدون تبادل گرما با محیط پیرامون
-
variable compression
تراکم تغییرپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← تراکم سازگار
-
adaptive compression
تراکم سازگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] مدار تراکمی دارای زمانهای رهایی متفاوت که بهصورت خودکار تغییر میکند متـ . تراکم تغییرپذیر variable compression