کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
compact-disk burner پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
compact disk
قرص فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قرصی که هر پوشش آن یک زیرپوشش متناهی داشته باشد
-
compact state, compact country
کشور گردوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] کشوری که فاصلۀ مرکز جغرافیایی آن تا نقاط مختلف مرزیاش تفاوت قابلِتوجهی نداشته باشد
-
membrane compaction
فشردگی غشا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسى شيمى] تراکم ساختار غشا براثر اختلاف فشار وارد بر دو سمت آن
-
compact space
فضای فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فضایی توپولوژیکی که هر پوشش باز آن یک زیرپوشش متناهی دارد
-
compacted powder
پودر فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری که برای تولید قطعۀ فشردهشده یا خشته، فشرده شده است
-
compaction 1
تراکم 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فشردگی ذرات خاک
-
data compaction
چکیدهسازی دادهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کاهش پهنای باند و هزینه و زمان و شمار عناصر دادهای برای ایجاد و ارسال و ذخیرهسازی، بدون از دست دادن اطلاعات اصلی که با از میان بردن حشو و زوائد یا استفاده از رمزگذاری ویژه انجام میشود
-
compact data
دادههای چکیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دادههایی که تحت فرایند چکیدهسازی قرار گرفته باشند
-
compact operator
عملگر فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تبدیلی خطی بین دو فضای بُرداری نُرمدار، با این ویژگی که نگارۀ هر مجموعۀ کراندار بستار فشرده داشته باشد
-
disk/ disc
قرص 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ناحیهای در صفحه متشکل از همۀ نقطههای درون دایره و احتمالاً بعضی یا تمام نقطههای روی دایره
-
open disk
قرص باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قرصی که هر نقطۀ آن یک نقطۀ درونی باشد
-
accretion disk
قرص برافزایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ساختاری که براثر جریان ماده حول اجرام چگال، مانند کوتولههای سفید و ستارههای نوترونی و سیاهچالهها، تشکیل میشود
-
closed disk
قرص بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قرصی که شامل همۀ نقطههای حدی خود باشد
-
galactic disk
قرص کهکشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] جزء اصلی ساختار کهکشانهای مارپیچی و عدسگون و برخی کهکشانهای نامنظم که شامل ستارهها و گاز و غباری است که به دور مرکز کهکشان میگردند
-
disk of convergence
قرص همگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای سری توانی بزرگترین قرصی که سری مفروضی در همۀ نقاط درون آن همگراست