کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
co-defendant پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
CO-CO axle arrangement
آرایش محور سهـ سه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] آرایش محور لوکوموتیوی که دارای دو بوژی با سه محور محرک است
-
defending champion
مدافع قهرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشکار یا تیمی که با عنوان قهرمانی دورۀ قبل در مسابقه یا مسابقات قهرمانی بعد شرکت میکند
-
left defender
دفاع چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که در سمت چپ زمین وظیفۀ دفاع کردن را بر عهده دارد متـ . مدافع چپ
-
right defender
دفاع راست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که در سمت راست زمین وظیفۀ دفاع کردن را بر عهده دارد متـ . مدافع راست
-
co-writer
نویسندۀ همکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] شخصی که با یک یا چند نویسندۀ دیگر در نوشتن اثری همکاری کند
-
co-location
همآورش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] راهبردی برای بهبود روابط کاری و افزایش بهرهوری و ارتباطات ازطریق کنار هم قرار دادن گروه پروژه در یک مکان کاری
-
co-ordination
همپایگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند یا نتیجۀ ایجاد رابطۀ برابر بین دو یا چند سازه که ازلحاظ نحوی یکسان هستند
-
co-ordinator
همپایهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حروف و نشانههای ایجادکنندۀ همپایگی متـ . پیوند همپایهساز co-ordinating conjunction
-
co-curing
همپخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار- تایر] ← همولکانش
-
co-disposal
همدفعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دفع دو یا چند نوع پسماند در یک مکان
-
co-vulcanisation
همولکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] تشکیل شبکهای واحد براثر ایجاد شدن اتصالات عرضی بین زنجیرهای هر دو بسپار متـ . همپخت co-curing
-
co-principality
دوحاکمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کشوری مستقل که زیر نظر دو حاکم خارجی اداره میشود
-
defender, back 2
دفاع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که در بازیهای میدانی و گروهی، مطابق با آرایش تیمی، وظیفۀ اصلیاش ممانعت از گل زدن یا کسب امتیاز توسط حریف است متـ . مدافع
-
residual set, co meager
مجموعۀ ماندهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعهای که مکمل آن یک مجموعۀ رستهاول باشد
-
co-citation map
نگاشت هماستنادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] نگاشتی برپایۀ فراوانی استناددهی همزمان یک مستند خاص به دو مستند دیگر که میزان ارتباط مفهومی آن دو مستند را به یکدیگر نشان میدهد