کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
clear off پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
clear a signal, clear 1
آزادسازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تغییر نمای علامت از یک نمای بسیار محدود به نمای کمتر محدود
-
clearing anchors, clearing away anchors
لنگرآماده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مرحلۀ باز کردن و برداشتن تمامی تجهیزات مهار زنجیر و لنگر در عملیات لنگراندازی
-
clear anchor
لنگرآزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وضعیتی که در آن لنگر در معرض دید قرار میگیرد و هیچ پیچوتابی در زنجیر آن مشاهده نمیشود
-
clear aspect
نمای آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامتی برای حرکت قطار
-
clear cutting
برش یکسره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برداشت همزمان تمامی درختان جنگلی در یک ناحیه برای جنگلکاری یا به منظورهای دیگر
-
clear 2
پاک کردن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] آخرین مرحلۀ پردازش برخوانی پس از قطع ارتباط یکی از طرفین
-
clear coat
شفافپوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پوشۀ شفافی که بر روی بُنپوشه قرار میگیرد
-
clearing 2
شفافسازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] زدودن کدورت بافت در طی فرایند پردازش بافت
-
clear muskeg
خزاب کمدرخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خزاب با تاجبست کمتر از ده درصد
-
clear data
دادۀ روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نسخهای از پیام یا داده که علاوهبر طرفهای مُجاز برای کاربران دیگر نیز مفهوم باشد
-
clearing 1
روشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فضای باز در جنگل که ممکن است بهطور طبیعی یا مصنوعی ایجاد شده باشد
-
clearing operation
عملیات پاکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی برای پاککردن مسیر یا منطقه از مین
-
blossom-end clearing, stylar-end clearing
شفافیت گُلگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] عارضهای در بخش گُلگاه، ناشی از آسیبهای مکانیکی که بهصورت لکههای بزرگ شفاف آبگزی (water core) مشاهده میشود
-
clear cell adenocarcinoma, clear cell carcinoma, mesonephroma
غدهپوشچنگار یاختهروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تومور بدخیم و نادر در مجرای تناسلی زنان که لولهها یا کیسههای کوچکی دارد که بعضی یاختههای آن نعلشکل هستند و برخی دیگر میانیاختۀ روشن دارند
-
cleartext/ clear text
متن آشکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] متنی که اطلاعات یا محتوای آن رمزگذاری نشده و بهراحتی قابل فهم است متـ . متن ساده plaintext