کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cleaning implement پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
blast cleaning, abrasive blast cleaning
تمیزکاری پاششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تمیزکاری سطح با پاشش ذرات ساینده متـ . تمیزکاری سایشی abrasive cleaning
-
clean sheet
گلپاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در فوتبال، تیم یا دروازهبانی که در یک بازی گلی دریافت نکرده باشد
-
cleaning 2
تمیزکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، خوردگی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] تمیز کردن سطوح قطعات صنعتی با عملیات مکانیکی دستی یا ماشینی
-
aqueous cleaning
تمیزکاری آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تمیزکاری سطح فلز و آمادهسازی آن برای عملیات بعدی با استفاده از محلولهای آبی حاوی ترکیبات عامل سطحفعال و نمکهای قلیایی و عامل منزویساز
-
anodic cleaning
تمیزکاری آندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تمیزکاری برقکافتی که در آن قطعۀ موردنظر آند واقع میشود
-
acid cleaning
تمیزکاری اسیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فرایند زدودن محصولات خوردگی ازطریق تزریق اسیدهای معدنی و آلی در سازههای صنعتی
-
abrasive cleaning
تمیزکاری سایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ← تمیزکاری پاششی
-
flame cleaning
تمیزکاری شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] روشی در آمادهسازی سطوح فلزات برای عملیات بعدی که در آن از شعله برای پوستهزدایی و رفع آلودگیها استفاده میشود
-
ultrasonic cleaning
تمیزکاری فراصوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تمیزکاری سطوح با غوطهورسازی در تمیزکنندههای اسیدی یا پاککنندههای آبپایه، همزمان با بهکارگیری ارتعاشات فراصوتی برای ایجاد اثر کاواکی
-
alkaline cleaning
تمیزکاری قلیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] زدودن آلودگی از سطح فلز به روش افشانش یا غوطهوری با استفاده از تمیزکنندههای قلیایی
-
cathodic cleaning
تمیزکاری کاتدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تمیزکاری برقکافتی که در آن قطعۀ موردنظر کاتد واقع میشود
-
clean ballast
ترازۀ پالوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آبی که به داخل مخازن نفتی کاملاً شسته و تمیزشده ریخته و حمل میشود
-
cleaning and grubbing
زراعیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] از بین بردن درختان و درختچهها و بوتههای یک قطعه زمین و آماده کردن آن برای کشت گیاهان زراعی
-
sober, clean
پاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ویژگی فردی که با رعایت اصول خودیابی از مصرف مواد و الکل پرهیز میکند
-
cleaning 1
پاکسازی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بخشی از عملیات پرورش جنگل برای از بین بردن گیاهان مزاحمِ نهالهای جنگلی در مرحلۀ خال که سبب تقویت نهالها میشود متـ . پاک کردن 3