کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
circle of Willis پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
Antarctic Circle
مدار جنوبگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مدار'33 ْ66 جنوبی که منطقۀ قطبی جنوب زمین را مشخص میکند
-
Arctic Circle
مدار شمالگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ، نجوم] مدار َ33 ْ66 + بر روی زمین که مرز محدودۀ قطبی را نشان میدهد، جایی که حداقل در یک شبانهروز از سال خورشید هرگز غروب نمیکند
-
stone circle
گرداسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] حلقهای از افراشتهسنگها که ممکن است بخشی از یک گردمان باشد
-
circle trip
سفر چرخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری با اتراقهایی در مسیر، بدون تکرار مسیر طیشده که به نقطۀ شروع ختم میشود
-
inversion circle
دایرۀ انعکاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دایرهای که انعکاس نسبت به آن صورت میگیرد
-
hour circle
دایرۀ ساعتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دایرۀ عظیمهای بر روی کرۀ آسمان که از قطب شمال و جنوب آسمان و یک جِرم مشخص سماوی میگذرد
-
turning circle
دایرۀ گردش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مسیری دایرهای که شناور با گرداندن کامل سکان به یک سمت و با تمام سرعت طی میکند
-
horizontal circle
دایرۀ مدرج افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دایرۀ مدرجی که برای اندازهگیری زاویۀ افقی در بعضی از دستگاههای نقشهبرداری نظیر زاویهیاب، عمود بر محور اصلی دستگاه قرار دارد
-
vertical circle
دایرۀ مدرج قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دایرۀ مدرجی که برای اندازهگیری زاویۀ قائم در بعضی از دستگاههای نقشهبرداری نظیر زاویهیاب، عمود بر محور افقی دستگاه قرار دارد
-
great circle navigation, great circle sailing
ناوبری دایرۀ عظیمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری بین دو نقطه که در آن مسیر حرکت بر روی دایرۀ عظیمهای است که از آن دو نقطه میگذرد و در آن راه قطبنمایی بهطور متناوب تغییر میکند
-
colour circle, colour wheel
دایرۀ رنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] آرایۀ مرتبی از همۀ رنگهای موجود در طیف نور سفید بر روی یک دایره بهگونهای که رنگهای مکمل بهطور قطری در مقابل هم قرار میگیرند
-
incircle, inscribed circle
دایرۀ محاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دایرهای که درون یک چندضلعی مفروض قرار دارد و بر همۀ ضلعهای آن مماس است
-
meridian telescope, transit telescope, meridian circle
تلسکوپ نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تلسکوپی که بر یک محور ثابت مستقر است و فقط در امتداد نصفالنهار محل حرکت میکند متـ . ابزار نصفالنهاری transit instrument