کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
chlorine dioxide پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
chlorinity
کلرینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] مقدار یونهای هالوژن در آب دریا
-
residual chlorine, chlorine residual
کلر باقیمانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار کلر آزاد یا قابلدسترسی که پس از سپری شدن زمان تماسِ تعیینشده در شرایط معین باقی میماند
-
breakpoint chlorination, breakthrough chlorination
کلرزنی تا نقطۀ شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] افزودن کلر به آب یا فاضلاب تا دستیابی به شرایط گندزدایی مطلوب
-
chlorine demand
کلرخواهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] اختلاف بین مقدار کلر اضافهشده به فاضلاب و مقدار کلر باقیمانده در آن، پس از زمان تماس معین
-
chlorination 1
کلردار شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وارد شدن کلر به یک ترکیب شیمیایی
-
chlorination 2
کلردار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] وارد کردن کلر در یک ترکیب شیمیایی
-
available chlorine
کلر دردسترس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سنجهای برای بیان توان اکسیدکنندگی انواع هیپوکلریتها و دیگر مواد با منشأ کلر که در مقایسه با عنصر کلر مشخص میشود
-
chlorination 3
کلرزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ضدعفونی کردن آب با گاز کلر
-
chlorine dose
چندۀ کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار کلر افزودهشده به یک مایع که معمولاً برحسب میلیگرم در لیتر بیان میشود
-
free chlorine residual
کلر باقیماندۀ آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از کلر باقیمانده در آب یا فاضلاب پس از طی زمان تماس لازم که بهصورت گاز محلول یا هیپوکلرواسید یا یون هیپوکلرید موجود باشد
-
combined chlorine residual
کلر باقیماندۀ ترکیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از کلر باقیمانده در آب یا فاضلاب پس از طی زمان تماس لازم که بهصورت ترکیب با آمونیاک یا سایر مشتقات کلر موجود باشد
-
chlorine contact chamber
حوضچۀ تماس کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] واحدی از تصفیهخانه که در آن آب یا فاضلاب را با کلر گندزدایی میکنند متـ . حوضچۀ کلرزنی