کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cavity پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
disto-occlusal cavity, DO cavity
حفرۀ دورینه ـ بَرهمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] حفرهای که در سطوح دورینه و بَرهمایی دندان ایجاد میشود
-
mesio-occlusal cavity, MO cavity
حفرۀ نزدینه ـ بَرهمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] حفرهای که در سطوح نزدینه و بَرهمایی دندان ایجاد میشود
-
mesio-occlusodistal cavity, MOD cavity
حفرۀ نزدینه ـ بَرهمایشی ـ دورینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] حفرهای که در سطوح نزدینه و بَرهمایی و دورینه ایجاد میشود
-
cavity 4
کاواک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقهای با شارش وارون، درست در بادسوی هر مانع یا کوه
-
cavity radiator
کاواک تابشگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] محفظهای با دیوارههای درونی سیاه و روزنهای کوچک که تابشهای الکترومغناطیسی به آن وارد یا از آن خارج میشوند و تقریباً مانند تابش جسم سیاه رفتار میکند
-
cavity resonator
کاواک تشدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فضایی در رسانای فلزی بسته که براثر برانگیختگی در بسامدهای خاصی بهصورت چشمۀ نوسانات الکترومغناطیسی عمل میکند
-
mould cavity
کاواک قالب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] محفظۀ قالب که درون آن مواد شکلپذیر ریخته شود
-
cavity resonance
تشدید کاواکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدهای که در آن شرایط تشدید تابش الکترومغناطیسی بهکمک کاواک رسانا فراهم میشود
-
cavity 2
حفره 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ناحیۀ تخریبشده در دندان در نتیجۀ پوسیدگی که متناسب با شمار سطوح درگیر ممکن است ساده یا مرکب یا پیچیده باشد
-
cavity 3
حفره 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فضایی توخالی که براثر عمل جراحی یا نظایر آن به وجود آمده باشد
-
pharyngeal cavity
حفرۀ حلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] محفظهای در مجرای آوایی که از پایین به حنجره و از بالا به انشعاب حفرۀ خیشوم و حفرۀ دهان محدود میشود و در تولید آواهای حلقی نقش دارد متـ . حلق
-
nasal cavity
حفرۀ خیشوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] محفظهای در پشت حفرههای بینی که تا حفرۀ دهان امتداد دارد و در هنگام پایین آمدن ملاز، جریان هوا از آن عبور میکند و به تولید آواهای خیشومی یا خیشومیشده منجر میشود متـ . خیشوم
-
joint cavity
حفرۀ درزهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] حفرهای انحلالی که چگونگی گسترش آن را یک درزه تعیین میکند
-
amniotic cavity
حفرۀ درونشامهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] حفرهای پر از مایع در درونشامه که رویان یا جنین را در بر میگیرد
-
abdominal cavity
حفرۀ شکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] فضای داخل شکم که دربرگیرندۀ اندامهای شکمی است و از بالا به دیافراگم و از پایین به حفرۀ لگنی منتهی میشود