کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
buoys پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
buoy
شناوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جسم کوچک شناوری که به کف دریا مهار میشود و از آن برای علامتگذاری در آبراهها و سواحل بهمنظور هشدار دادن به کشتیها دربارۀ وجود صخره و سایر موانع زیر آب استفاده میشود متـ . بویه
-
fairway buoy, mid-channel buoy
شناوۀ روگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوه/ بویهای که روگاه را در آبراه مشخص میکند متـ . بویۀ روگاه
-
buoy moorings
مهار شناوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی مهار که در آن شناور را به یک شناوه/ بویۀ مهار میبندند متـ . مهار بویهای
-
buoy shackle
بخوی شناوه، بخوی بویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← بخوی مهار
-
warping buoy
شناوۀ پالکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوه/ بویهای که در پالکشی برای تسهیل حرکت پال یا تنظیم نحوۀ جابهجایی شناور یا بستن پال بهعنوان نقطۀ ثابت یا تکیهگاه از آن استفاده میکنند متـ . بویۀ پالکشی
-
cardinal buoy
شناوۀ جهات اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوهای که چهار جهت اصلی جغرافیایی در نقطۀ مبدأ را نشان میده متـ . بویۀ جهات اصلی
-
wreck buoy
شناوۀ کشتی شکسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوه/ بویهای که برای نشان دادن محل کشتی شکسته به کار میرود متـ . بویۀ کشتی شکسته
-
anchor buoy
شناوۀ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بویۀ کوچکی برای نشان دادن موقعیت لنگر، زمانی که لنگر در بستر دریا قرار دارد متـ . بویۀ لنگر
-
mooring buoy
شناوۀ مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوه/ بویهای که شناورها را میتوان به جای لنگراندازی یا پهلوگیری به آن بست متـ . بویۀ مهار
-
life buoy
شناوۀ نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلهای شناور برای نجات افرادی که در آب افتادهاند متـ . حلقۀ نجات life ring
-
dan buoy
شناوۀ نشانگذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناوهای که از آن در عملیات مینروبی برای مشخص کردن مسیر یا منطقۀ مینروبیشده استفاده میشود
-
single buoy mooring, single-point bouy mooring, SBM
تکشناوۀ مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی شناوه/ بویه که در آبهای کمعمق نصب میشود و برای مهار شناورها بهویژه مایعبَرها به کار میرود متـ . تکبویۀ مهار تکسازۀ مهار single point mooring,SPM