کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bottom out پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bottom mine
مین کفنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مینی دارای حسگرهای عملکننده مغناطیسی و صوتی و فشاری که پس از رها شدن از ناو یا زیردریایی یا هواگرد در کف دریا قرار میگیرد و از آن برای انهدام شناور سطحی و زیرسطحی استفاده میشود
-
bottom quark
کوارک ته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ذرهای بنیادی با بار الکتریکی eو1/3 و عدد کوانتومی ته 1ـ و اسپین 1/2 و عدد باریونی1/3
-
bottom fermentation
تهتخمیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی فرایند تخمیر که در کف تخمیرگاه و در حرارت پایین با سرعتی کم انجام میشود و حبابهای دیاکسیدکربن تولیدشده از کف تخمیرگاه به طرف بالا حرکت میکنند
-
bottom ash
تهخاکستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] باقیماندۀ ناشی از سوختن زباله یا سوخت در دیگ بخار یا زبالهسوز
-
bottom sediment
تهرسوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد جامد نهشته در کف پیکرههای آبی
-
bottom rudder
سکانداخل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حرکتی در حین گردش به پهلو که در آن سکان عمودی به سمت سطح پایینتر هواپیما میرود
-
bottom heat
پاگرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ایجاد گرما در پایین سکوی گلخانه یا بستر خزانه برای تأمین گرمای لازم برای ریشهزایی قلمهها
-
bottom rot
بنپوسیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی در کلم و برخی دیگر از خاجیان که به قاعدۀ گیاه آسیب میرساند
-
double bottoms
دوکفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کشندهای با دو کفی
-
anchor ice, bottom ice
لنگریخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخ چسبیده به بستر رودخانهها و دریاچهها و دریاهای کمعمق، صرفنظر از ماهیت شکلگیری آن
-
bottom-up processing
فراوری پایینبهبالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] روشی افزایشی برای تهیۀ نانوساختارها از اتم و مولکول
-
Antarctic bottom water, ABW
بستراب جنوبگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] تودۀ آب سردی که در اطراف قطب جنوب به علت چگالی زیاد به درون اقیانوس فرومیرود و با بستر اقیانوس در تماس است
-
bottom-up estimating
برآورد پایینبهبالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] روشی برای برآورد یک کار ازطریق برآورد اجزای سازندۀ آن و سپس محاسبۀ برایند آنها
-
bolster bottom cover plate
صفحۀ پایینی گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] صفحۀ فولادی زیرین بدنۀ گهواره که صفحههای قائم جان گهواره بر روی آن نصب میشود
-
bottom-up design
طراحی پایین به بالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایندی در طراحی سامانۀ رایانهای که از ابتداییترین و جزئیترین مؤلفهها آغاز میشود تا به سطوح بالاتری از مؤلفهها، متشکل از مؤلفههای کوچکتر، برسد