کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
booted armillaria پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
boot stage
مرحلۀ تورم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مرحلهای از نمو غلات دانهریز که در آن نیام برگِ پرچم به دلیل شکل گرفتن خوشه یا سنبله متورم میشود
-
cast boot
گچ پوتینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلهای پوتینمانند برای بیحرکت نگه داشتن پای شکسته
-
boot 2
راهاندازی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] به کار انداختن سامانههای عامل پس از آن که کاربر دستگاه رایانه را روشن میکند
-
de-icing boot
کفشک یخزدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلهای نصبشده بر روی هواپیما که امکان یخزدایی مکانیکی را در هنگام پرواز فراهم میکند
-
boot handle, trunk handle
دستگیرۀ صندوق عقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دستگیرهای برای باز و بسته کردن در صندوق عقب
-
boot lid, trunk lid
در صندوق عقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دری برای پوشاندن محفظۀ صندوق عقب
-
boot 1, bootstrap
راهاندازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل به راه انداختن سامانههای عامل
-
Bootes, Boo, Herdsman
عَوّا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورتی فلکی در آسمان شمالی (northern sky) که به شکل یک مرد گاوچران تصور میشود
-
boot 3, trunk
صندوق عقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محفظهای در عقب خودرو برای نگهداری و حمل بار و وسایل سرنشینان
-
boot rack, trunk rack
باربند صندوق عقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] باربندی که بهوسیلۀ تسمهای به صندوق عقب خودرو متصل میشود و برای حمل دوچرخه یا وسایل دیگر از آن استفاده میکنند