کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bolts پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bolt-on fender
گِلگیر پیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] گِلگیری که در برخی از خودروها با پیچ به بدنه متصل شده است
-
bolt, block
چوبک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گِردهبینه یا چوب کاغذ کوچک
-
bolted joint
درز پیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی درز ریل که در محل اتصال ریلهایی که با وصله و پیچومهره به هم متصل شدهاند ایجاد میشود
-
connecting rod bolt, big-end bolt
پیچ دستهپیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از پیچهایی که نیمحلقۀ دستهپیستون را به دستهپیستون وصل میکند متـ . پیچ شاتون
-
cylinder head bolt,head retaining bolt
پیچ سرسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از چند پیچی که به کمک مهرهها سرسیلندر را در جای خود محکم نگه میدارند
-
fuse pin, fuse bolt
میلۀ محافظ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] اتصال ضعیف مکانیکی در نقطۀ پُرتنش سازه مانند موتور و ارابۀ فرود
-
centre pin, king pin, centre bolt
میلۀ نافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلۀ فولادی بلندی که از مرکز کاسۀ بوژی و کاسۀ سقفی میگذرد و دو کاسه را همراستا نگه میدارد