کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
blue-black پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
blacking
زغاله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] مادهای با پایۀ کربن، مانند گرافیت، که برای پوششدهی افزارگان متالورژیکی به کار میرود تا از چسبیدن فلز مذاب به سطح آنها جلوگیری کند
-
postpartum blues, baby blues
اندوه پسازایمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نشانههای افسردگی در حدوداً 70 درصد زنان در طول 10 روز پس از زایمان متـ . اندوه زایمان maternity blues
-
black soil, Chernozem, black earth, black land
سیاهخاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خاکی که به دلیل دارا بودن گیاخاک فراوان سیاه است
-
blue giant
غول آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای پُرجِرم با دمایی در حدود سیهزار کلوین و درخشندگی (luminosity) بیش از دههزار برابر خورشید که مرحلۀ هیدروژنسوزی را به پایان رسانده و در نمودار اِچآر از رشتۀ اصلی جدا شده است
-
blue vitriol
کات کبود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] محلول آبی مسسولفات
-
blue ice
یخ آبیرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخ خالص به شکل بلورهای منفرد و بزرگ که رنگ آبی آن ناشی از پخش نور توسط مولکولهای آن است
-
blue mould
کپک آبیفام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی در مرکبات و سیب و توتون که نشانۀ عمومی آن آبی شدن پوست و حاشیههای سفید کمرنگ است
-
blueing/ bluing
آبیکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] قرار دادن سطح زنگارزداییشدۀ آلیاژ آهنی در معرض هوا یا بخار آب، یا مواد دیگر در دمای مناسب و درنتیجه تشکیل لایۀ آبیرنگ اکسیدی نازک در سطح آن که شکل ظاهری آن را بهبود میدهد و بر مقاومت آن در برابر خوردگی میافزاید
-
blue straggler
جاماندۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] گروهی از ستارههای رشتۀ اصلی در خوشههای کروی که بیش از ستارههای معمولی در مرحلۀ رشتۀ اصلی میمانند
-
blue cheese
پنیر رگهآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی پنیر که با کپک آبی پرورده شود
-
blue annealing
تابکاری کمدما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] حرارت دادن ورقهای نورد گرمشدۀ آهنی در یک کورۀ باز، بهنحویکه ورقها در بازۀ تغییر حالت قرار گیرند و سپس سرد کردن آنها در هوا برای نرم شدن
-
blue biotechnology
زیستفنّاوری آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] استفاده از روشهای زیستفنّاوری در مطالعۀ آبزیان
-
blue brittleness
تردی آبیرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تردی در فولادهایی که در دمای بین 200 تا 370 درجۀ سلسیوس بر روی آنها کار مکانیکی انجام شده است
-
maternity blues
اندوه زایمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← اندوه پسازایمان
-
black list
لیست سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] فهرستی از نام افراد یا سازمانهایی که متهم یا مظنون به انجام فعالیت یا عمل نامطلوبی هستند