کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
black Angus پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
blacking
زغاله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] مادهای با پایۀ کربن، مانند گرافیت، که برای پوششدهی افزارگان متالورژیکی به کار میرود تا از چسبیدن فلز مذاب به سطح آنها جلوگیری کند
-
black soil, Chernozem, black earth, black land
سیاهخاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خاکی که به دلیل دارا بودن گیاخاک فراوان سیاه است
-
black list
لیست سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] فهرستی از نام افراد یا سازمانهایی که متهم یا مظنون به انجام فعالیت یا عمل نامطلوبی هستند
-
black light
نور سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی نور نامرئی مثل تابش فرابنفش که در برخورد با مواد فلوئورخشنده (fluorescent) باعث گسیل نور مرئی میشود
-
black feminism
فمینیسم سیاهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فمینیسم که ازطریق چشماندازهای مبتنی بر میراث فرهنگی زنان امریکایی افریقاییتبار بیان میشود و نسبت به مبارزه بر ضد ستم همزمان و چندگانهای که بر زنان سیاهپوست وارد میشود، تعهد عملی دارد
-
black film
فیلمِ سیاهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمهایی امریکایی که سیاهپوستان امریکا اغلب دربارۀ جامعۀ سیاهپوستان امریکا میسازند
-
black water
فاضلاب سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فاضلاب حاوی ادرار و مدفوع
-
black webber
وبخلافکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کسی که در استفاده از وب دست به کارهای خلاف بزند متـ . خلافکار
-
black varnish
ورنی سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] در صنعت برق، نوعی ورنی بر پایۀ روغنهای خشکشونده و/ یا رزینهای مصنوعی به همراه مواد بیتومنی (bitumen) که از آن برای آغشته کردن قطعات الکتریکی استفاده میکنند
-
black ice
یخ تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخ تازۀ نازک در آب شیرین یا شور که به علت شفافیت ناشی از ساختار دانهای ستونی آن تیره دیده میشود
-
black comedy
کمدی سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] نوعی کمدی که وضعیت تلخ انسان سرخورده را در فضایی تاریک و یأسآور نقل میکند و پایان خوش ندارد و تماشاگر را به فکر فرومیبرد
-
black hat
کلاهسیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رخنهگری که صرفاً انگیزۀ خرابکاری دارد و عملیات مجرمانهای مانند ورود غیرقانونی به شبکه انجام میدهد
-
black ball
گوی سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← گوی لنگر
-
black base
اساس قیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قشر اساس تقویتشده با قیر که برای تقویت روسازی، جانشین اساس معمولی میشود
-
black end
تهسیاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] عارضهای در برخی از ارقام گلابی که به سیاه شدن بافتهای گلگاه میوه میانجامد