کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
binned پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bin
خانک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] پهنۀ میان خطهای مجاور در یک شبکهبندی خطی واقع بر روی یک سطح
-
bin interval
فاصلۀ خانکها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] فاصلۀ بین دو خانک مجاور
-
bin rotation
چرخش خانک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بازپردازش دادههای لرزهای سهبُعدی برای ایجاد راستاهای بهخط و عمود بهخطِ جدید، متفاوت با راستاهای متناظر در دادههای اصلی
-
Flexi-Bin geometry, bin fractionation geometry
چیدمان نرمخانک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی هندسۀ برداشت لرزهای سهبعدی که در آن جدایش خطهای چشمه یا گیرندۀ مجاور مضرب غیرصحیحی از فاصلۀ گروه گیرندههاست
-
sharps container, sharps disposal container, sharps disposal bin
تیزالهدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] محفظهای برای جمعآوری سرنگ و سوزنهای استفادهشده