کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
battle-scarred پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
scar
جوشگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] اثر برجایمانده از التیام زخمی که بافتهای آسیبدیدۀ آن بهطور کامل بازسازی نشده و بافت همبند جای آنها را گرفته باشد
-
scar carcinoma, scar cancer
پوشچنگار جوشگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار همراه با بافت جوشگاهی
-
battle
نبرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منازعه و درگیری گسترده و کوتاهمدت بین نیروهای مسلح دو کشور در زمین و هوا و دریا
-
landslide scar
اثر زمینلغزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سطح پدیدارشدۀ دامنه یک کوه یا تپه پس از زمینلغزه
-
seam, scar
درزه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شیارهای درزمانند موجیشکل و کمعمق در سطح قطعۀ ریختگی که به سبب انجماد سطحی زودهنگام مذاب بهوسیلۀ لایهای اکسیدی ایجاد میشود
-
fire scar
داغ آتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زخم درحالبهبود یا بهبودیافتۀ روی گیاه چوبی که براثر یک یا چند حریق ایجاد شده است
-
battle ship
نبردناو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی کشتی جنگی بزرگ با زره ضخیم که دارای توپخانهای با بزرگترین قطرینۀ (calibre) توپ است
-
battle clouts
کمانگیری رزمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی کمانگیری زمینی که در آن تیرهایی با پیکان شکاری از فاصلۀ 180 متری بهسوی هدف خوابیده پرتاب میشود
-
battle rhythm
آهنگ نبرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سرعت یا الگو یا مراحل فرایند سامانمندی که یک فرمانده برای طراحی و اجرای یک نبرد در نظر میگیرد
-
battle dress
بَرپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] لباس نظامی کوتاه که بالاتنه را میپوشاند و در کمر جمع میشود
-
order of battle
رزمآرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناسایی و جمعآوری اطلاعات و توانمندی و ساختار فرماندهی و امکانات جابهجایی نفرات و واحدها و تجهیزات نیروی نظامی
-
battle cry
رزمبانگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فریادی که سربازان برای تهییج نیروهای خودی یا ترساندن دشمن در هنگام جنگ سر میدهند
-
meander scar/ meander scarp
داغ رودپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نشان هلالیشکل روی دیوارۀ یک دره که براثر حرکت جانبی پیچانرود به وجود آمده است
-
electronic order of battle
آرایش رزمی الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیت استقرار سامانههای الکترونیکیِ دشمن
-
radar order of battle
آرایش رزمی راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیت استقرار سامانههای راداریِ دشمن