کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
battered پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
batter
کوبیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تغییر شکل سطح کلاهک ریل در نزدیکی درز و در انتهای ریلها، براثر ضربۀ چرخ
-
batter
خمیرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مخلوط رقیقی از آرد و شیر و نمک و مواد طعمدهنده و رنگی که از آن برای پوشش دادن ماهی و مرغ و همچنین تهیۀ برخی محصولات آردی استفاده میشود
-
battered women
زنان کتکخورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] زنانی که همسرانشان بهطور مکرر آنها را مورد ضرب و شتم قرار میدهند
-
cake batter
خمیرابۀ کیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خمیرابهای که از آن برای تهیۀ کیک استفاده میشود
-
wafer batter
خمیرابۀ ویفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خمیرابهای که از آن برای تهیۀ ویفر استفاده میشود
-
half-batter kerb
جدول نیمپخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] نوعی جدول راسته که اندک انحنایی در رأس دارد و برای ایمنسازی پیادهرو در برابر ورود احتمالی وسیلۀ نقلیهای که از مسیر منحرف میشود به کار میرود