کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
basinal پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
basin
چال گُلگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گودی محل کاسۀ گل در برخی از میوهها
-
turning basin, maneuvering basin
حوضچۀ چرخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محوطهای در یک آبراه یا بندر که کشتی میتواند در آن بچرخد
-
basin irrigation
آبیاری کرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی آبیاری غرقابی که درآن زمین را در قطعاتی با پشته محصور میکنند و آب را در آنها رها میسازند
-
sub-basin
زیرحوضه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بخشی از حوضۀ رود که بهدلیل وجود مشخصههای کاملاً متمایز یا با زهکشی شدن از شاخابهای خاص از حوضۀ اصلی جدا میشود
-
mooring basin
حوضچۀ مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حوضچهای در بندر یا بندرگاه که در آن شناورها را برای در امان ماندن از طوفان و امواج مهار میکنند
-
atomic basin
حوضۀ اتم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فضایی سهبعدی که مرزهای آن دربرگیرندۀ شیوراههای چگالی الکترون است و به هسته ختم میشود
-
ocean basin
حوضۀ اقیانوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، زمینشناسی، علوم جَوّ] گودی بزرگ روی سطح سنگکرۀ زیر اقیانوس
-
deflation basin
حوضۀ بادروبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تورفتگی عارضهنگاشتی که براثر بادروبش به وجود میآید
-
impact basin
حوضۀ برخوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دهانۀ برخوردی بزرگی که در آن چند حلقه کوه هممرکز وجود دارد
-
river basin
حوضۀ رود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] منطقهای که رودخانۀ مشخصی آن را زهکشی میکند
-
tidal basin
حوضۀ کِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] حوضۀ طبیعی یا مصنوعی که تحت تأثیر فعالیت کِشَندی قرار دارد
-
intercontinental basin
حوضۀ میانقارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] حوضهای که بین دو قاره به وجود آمده باشد
-
water budget, basin accounting
ترازینۀ آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] میزان آب ورودی و خروجی یک منطقه شامل بارندگی و تبخیر و رَواناب و جذب خاک متـ . ترازینۀ آبشناختی hydrologic budget, hydrologic accounting توازن آب water balance توازن آبشناختی hydrologic balance
-
back-arc basin
حوضۀ پشتکمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] حوضهای کمانیشکل در پشت کمان ماگمایی که براثر نازکشدگی پوسته به وجود میآید
-
deep-ocean basin
حوضۀ ژرفاقیانوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ← حوضۀ ژرفدریا