کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
association football پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
associative memory, associative storage
حافظۀ تداعیگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی حافظه که براساس محتوا به آن مراجعه میشود نه براساس نشانی یا نام
-
associated liquids
مایعات همراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] هیدروکربنهای مایعی که با گاز طبیعی همراه هستند
-
associated liquid
مایع تجمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مایع حاصل از مخلوط شدن مولکولهای یک ماده با مولکولهای یک حلاّل که در آن مولکولها با پیوندهایی ضعیفتر از پیوندهای شیمیایی معمولی با هم ارتباط دارند
-
association 4
همبود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پیوستگی دو یا چند یافتۀ باستانی، اعم از دستساخته و بومساخته و پدیدار، که به همراه یکدیگر و معمولاً در یک بستره یافت میشوند
-
open association
همبود غیرقطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پیوستگی فرضی میان دو یا چند شیء یا عنصر باستانشناختی که به همراه یکدیگر یافت شدهاند و همزمانی نهشتهگذاری آنها قطعی نیست
-
closed association
همبود قطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پیوستگی میان دو یا چند شیء یا عنصر باستانشناختی که به همراه یکدیگر یافت شدهاند و بر همزمانی نهشتهگذاری آنها دلالت دارد
-
stratigraphic association
همبود لایهنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پیوستگی نزدیک میان دو یا چند شیء یا عنصر ساختاری باستانشناختی که ازنظر فیزیکی در یک بافت لایهنگاشتی قرار میگیرند
-
spatial association
همبود همجوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پیوستگی فرضی و نزدیک میان دو یا چند شیء یا عنصر باستانشناختی مبتنی بر همجواری فیزیکی آنها
-
measure of association
معیار پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] آمارهای که برای خلاصه کردن میزان وابستگی دو متغیر به کار میرود
-
soil association
جامعۀ خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گروهی از واحدهای طبقهبندی خاک که با هم و مطابق با الگویی ویژه در یک پهنۀ جغرافیایی وجود دارند
-
associated production
تولید همبسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تولید ذرات شگفت در واکنشهای هستهای که همواره دوتاییاند
-
associate producer
تهیهکنندۀ معین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] معاون تهیهکنندۀ فیلم که عموماً مسئول ایجاد هماهنگی در هنگام فیلمبرداری در مکان و رفع مشکلات دستاندرکاران فیلم و کمک به تهیهکننده در امور مالی و هنری است
-
stellar association
جمع ستارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] تعداد کمی از ستارهها که خوشۀ ستارهای نیستند، اما با توجه به موقعیت و حرکت و خصوصیات طیفیشان احتمالاً منشأ مشترکی دارند
-
association 2
تجمع 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تلفیق مولکولهای یک ماده با یکدیگر یا با مواد دیگر برای شکلدهی گونههای شیمیاییای که با نیروهایی ضعیفتر از پیوندهای شیمیایی گرد هم آمدهاند
-
association 3
تداعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، پیوندی میان یک محتوای ذهنی و یک محتوای ذهنی دیگر