کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
articulateness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
articulator
اندام تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از اندامهای آوایی فعال و تأثیرگذار در تولید آواها متـ . فراگو
-
articulated wagon, articulated coach
واگن مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی متشکل از چند قسمت که بهوسیلۀ مفصل به هم متصل شده باشند
-
information articulation, articulation of information
رساسازی اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] شیوۀ عرضۀ اطلاعات بهگونهایکه کاربر بتواند بهراحتی به آن دست یابد یا آن را درک کند
-
articulation 3
نقطهگذاری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهبندی و تأکیدگذاری نتهای متوالی به شکل انفرادی یا گروهی و چگونگی اجرای آنها
-
articulated bus
اتوبوس آکاردئونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] اتوبوس طویلی که قسمت پسین آن با مفصلی به قسمت پیشین متصل میشود تا در عبور از معابر شهری از آزادی حرکت بیشتری برخوردار باشد
-
place of articulation
جایگاه تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] محلی در مجرای آوایی که با ایجاد گرفتگی در آن، آوا تولید میشود
-
articulation 1
تولید 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] عملکرد اندامهای آوایی در ایجاد آوا متـ . فراگویی
-
secondary articulation
تولید دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شیوهای از تولید در آواهایی با دو گرفتگی که در آن گرفتگی دوم با میزان کمتری از گرفتگی همراه است متـ . تولید فرعی
-
primary articulation
تولید نخستین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شیوهای از تولید در آواهایی با دو گرفتگی، که در آن گرفتگی اول با میزان بیشتری از گرفتگی همراه است متـ . تولید اصلی
-
articulated frame
شاسی مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قابی که دو قسمت آن با مفصل به هم متصل شده است
-
articulation 2
شیوۀ اجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] چگونگی اجرای نتهای متوالی که به شکل انفرادی یا گروهی دستهبندی و تأکیدگذاری شدهاند
-
manner of articulation
شیوۀ تولید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نحوۀ عبور هوا از مجرای آوایی هنگام تولید همخوانها
-
articulated piston
پیستون دوتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] پیستونی که تاج و بدنۀ آن از دو جنس مختلف است و با انگشتی پیستون به هم متصل میشوند
-
passive articulator
اندام تولید غیرفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] اندام تولید ثابت در مجرای گفتار متـ . فراگوی غیرفعال
-
active articulator
اندام تولید فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از اندامهای تولید در مجرای گفتار که قابلیت حرکت دارند متـ . فراگوی فعال