کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
anti radiation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
anti-mutator
جهشکاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← ژن جهشکاه
-
anti-tourism
پادگردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مفهومی که در ابتدا ناظر بر مخالفت با گردشگری و گردشگران بود، ولی امروز بیشتر تأکید بر پیامدهای منفی زیستمحیطی و اجتماعی ـ فرهنگی آن دارد
-
anti-spam
پادهرز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعۀ روشهای مقابله با نامههای الکترونیکی که بدون خواست مخاطب و معمولاً برای ایجاد مزاحمت فرستاده میشوند
-
anti-isomorphism
پادیکریختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تناظری یکبهیک بین دو حلقه یا هیأت یا میدان، بهطوریکه اگـر 'x متناظر x و 'y متناظر y باشد، 'x'+y متناظر x+y شود، ولی 'x'y با yx در تناظر باشد
-
anti-ozonant
پاداُزوننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ترکیبی شیمیایی که مانع تخریب مواد براثر گاز اُزون موجود در هوا میشود یا فرایند تخریب مواد را کند میکند
-
anti-feminist
ضدِفمینیست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] 1. عقیده یا رفتاری که بازتاب مخالفت با برابری اقتصادی و سیاسی و اجتماعی زن و مرد است 2. فردی که با فمینیسم مخالف است
-
anti-virus
ضدِویروس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← برنامۀ ضدویروس
-
anti-icing 1/ anticing 1, anti-icer
ضدِیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مواد یا تجهیزاتی که از آنها برای پیشگیری از یخ بستن آب بر سطوح مختلف هواگَرد استفاده میشود
-
anti-symmetric matrix
ماتریس پادمتقارن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ماتریسی مربعی که با قرینۀ ترانهادۀ خود برابر باشد
-
anti-caking agent
مادۀ ضدکلوخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی افزودنی غذایی که از کلوخهای شدن ذرات یا پودرها جلوگیری میکند متـ . ضدکلوخه
-
anti-airborn mine
مین ضدهوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مینی که در محلهای احتمالیِ پیاده شدن نیروهای هوابُرد کار گذاشته شود
-
anti-icing system
سامانۀ ضدیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سامانهای در هواگَرد که در آن هوا از یک یا چند مرحلۀ فشردهسازی دریافت میشود و برای ذوب کردن یا یخزدایی سازندهای موتور یا اجزای پیکره به کار میرود
-
anti-sea breeze
پادنسیم دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برگشت شارش هوا در بالا از خشکی به سوی دریا که جزئی از گردش نسیم دریاست
-
anti-virus software
برنامۀ ضدویروس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] برنامهای که محتویات دیسک سخت را جستوجو میکند تا بدافزارهای آن، بهویژه ویروسها، را پیدا کند و از بین ببرد یا ناکار کند متـ . نرمافزار ضدویروس ضدویروس anti-virus
-
negative thixotropy,anti-thixotropy
پادروانوَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] افزایش گرانرَوی در طول زمان بهصورت برگشتپذیر و در آهنگ برش خاص