کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
alternative پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
departure alternate
جانشین مبدأ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرودگاه جانشین برخاستی که در طرح پرواز تعیین شده است
-
destination alternate
جانشین مقصد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرودگاه جانشین نشست در طرح پرواز که قبل از برخاستن هواپیما مشخص میشود
-
alternative algebra
جبر متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] جبری که یک حلقۀ متناوب است
-
alternating current
جریان متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جریان برقی که جهت حرکتش بهطور منظم و پیاپی معکوس میشود
-
alternating polynomial
چندجملهای متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] چندجملهای چندمتغیره که با تعویض هر دو متغیر آن علامتش عوض شود
-
alternating series
سری متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . رشتۀ تناوب
-
alternate leaves
برگهای متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] برگهایی که شیوۀ قرار گرفتن آنها بر روی ساقه به نحوی است که هر دو برگ پشتسرهم بر روی یک خط مستقیم نیستند
-
alternative television
تلویزیون بدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی برنامه یا شبکۀ تلویزیونی، اغلب پولی و بافهای/ کابلی، که برنامههایی متفاوت با برنامههای شبکههای رسمی را در اختیار مشترکان قرار میدهد
-
alternating sequence
دنبالۀ متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دنبالهای از اعداد حقیقی که جملات آن یکدرمیان مثبت و منفی باشند
-
alternate fuel
سوخت جایگزین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سوختی که برای کاهش آلودگی هوا به جای بنزین و گازوئیل به کار میرود
-
alternative ring
حلقۀ متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حلقهای که هر دو عضو آن یک زیرحلقۀ شرکتپذیر تولید کنند
-
alternating form
صورت متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
alternate bearing
باردهی متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گلدهی یا باردهی سنگین و سبک متناوب، در سالهای پیدرپی، که در برخی از درختان میوه مشاهده میشود
-
alternative tourism, appropriate tourism
گردشگری همساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که بر پرهیز از تأثیرات نامطلوب گردشگری و تقویت آثار مثبت فرهنگی و اجتماعی و محیطی تأکید دارد
-
alternating pulse, pulsus alternans
نبض متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نبضی که در آن تناوب منظمی از ضربانهای ضعیف و قوی، بدون تغییر در مدت چرخۀ قلبی، وجود دارد