کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
air-dried پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
DRIs
دَرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← دریافتهای مبنا
-
dried
خشکشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذاییای که رطوبت آن تا حد قابلنگهداری بهصورت معمولی کاهش یافته است
-
dried meat
گوشت خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشتی که برای نگهداری آن را خشک کردهاند
-
freeze dried
خشکشدۀ انجمادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذاییای که با روش خشک کردن انجمادی تولید شده است
-
ambient air, open air
هوای آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از جوّ که عموم مردم در بیرون ساختمانها به آن دسترسی دارند
-
air shield, air deflector
بادشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صفحهای پلاستیکی یا بسپاری که با زاویهای ملایم بر روی سقف کشندۀ کامیونها نصب میشود و باعث کاهش پسار میشود
-
air dam, bumper air dam
بادگیر سپر جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] قطعهای در زیر سپر جلو که ضمن کاهش جریان هوا در زیر خودرو، باعث کاهش پسار و برار وارد بر خودرو میشود
-
whey powder, dried whey
گَردِ آبپنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پودری با کمتر از 15 درصد پروتئین که از تغلیظ و خشک کردن آبپنیر به روش افشانهای تولید میشود
-
air reservoir
مخزن هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مخزنی که برای ذخیرۀ هوای فشرده در ترمز قطار به کار میرود
-
air trooping
نفربَری هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نقلوانتقال غیرراهکنشی و هوایی نفرات
-
light air
نرموزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با سرعت 1 تا 3 گره دریایی در مقیاس باد بوفورت متـ . عدد بوفورت 1 Beaufort number 1
-
air spring
فنر هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فنری دارای یک پایه و محفظهای کشسان که با هوای کمفشار پر شده است و در سامانۀ تعلیق قطارهای شهری و بینشهری به کار میرود
-
air ball
هدرتوپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، توپی که با پرتابی ناموفق به تخته یا حلقه برخورد نکند
-
air policing
هوابانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] استفاده از هواپیمای رهگیر در زمان صلح برای حفاظت از حریم هوایی مشخص
-
air trap
هوابند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری در برخی فشارسنجهای جیوهای برای جلوگیری از ورود هوا یا دیگر ناخالصیهای گازی به فضای تهی بالای ستون جیوه