کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
aggregated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
aggregated
انبوهیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی کانساری که حداقل 20 درصد حجم کل آن را سولفیدها یا دیگر اجزای باارزش تشکیل میدهند
-
واژههای مشابه
-
soil aggregate, aggregate 4
خاکدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] واحدی از تودۀ خاک شامل ذرات خاک منسجم و بههمچسبیده مثل کلوخ و ریزدانه و دانه
-
aggregate fruit
میوۀ مجتمع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] میوۀ حاصل از رشد برچههای مجزا و متعدد یک گل
-
aggregation problem
مشکل همافزودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] پیچیدگیای که از دیدگاه نظری یا کاربردی، برای استفاده از یک معیار همافزود در سطح یک همافزود پایینتر، بروز میکند
-
aggregate 5
مصالح دانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مصالحی مانند شن و ماسه و خردهسنگ که برای ساخت موادی مانند بتون یا آسفالت یا پارسنگ خط آهن به کار میروند
-
coarse aggregate
مصالح دانهدرشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مصالح دانهای با ذرات بزرگتر از 4/76 میلیمتر
-
fine aggregate
مصالح دانهریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مصالح دانهای با ذرات کوچکتر از 4/76 میلیمتر
-
lightweight aggregate
مصالح دانهسبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مصالح دانهای با وزن مخصوص نسبتاً پایین مانند پوکۀ معدنی
-
aggregation 2
همافزود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] کمیتی تجمیعی متشکل از اجزای جداگانه
-
aggregate 6
همافزوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] شاخصی که کل عرضه یا تقاضا را برای کالاها یا خدمات در یک اقتصاد، در زمان مشخص نشان میدهد
-
aggregate test
آزمایش مصالح دانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آزمایش خاصی که برای تعیین مناسب بودن مصالح دانهای برای مصارف خاص انجام میشود
-
account aggregation
تجمیع حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] گردآوری اطلاعات از وبگاههای متعدد و ارائۀ آنها به مشتری بهصورت یکپارچه
-
aggregate function
تابع انبوهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دستوری در برنامۀ مدیریت دادگان که عملیات ریاضی را بر روی مقادیر یک ستون یا حوزۀ مشخص در تمام رکوردها انجام میدهد
-
aggregate structure
ساختار انبوهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای متشکل از دانهها یا بلورهای کوچک جداازهم که در زیر ریزبین/ میکروسکوپ قابل تشخیص هستند