کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
aged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
age
عصر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زمینشناسی] [باستانشناسی] دورهای خاص در تطور فرهنگی انسان که با دستیابی او به فنّاوری ویژهای مشخص میشود [زمین ] کوچکترین واحد زمینگاهشناختی
-
stand age, age of stand
سن توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میانگین سن درختان یک تودۀ جنگلی
-
absolute age, actual age
سن مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سن زمینشناختی یک فسیل یا سنگ یا رویداد زمینشناختی که معمولاً برحسب سال بیان میشود
-
age ratio
نسبت سنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نسبت درختان جوان به بالغ که ممکن است معیاری برای حاصلخیزی باشد
-
ageing effects
کهنهنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] جلوههای ویژهای برای کهنه یا قدیمی نشان دادن عناصر صحنه یا برخی از صحنههای منتخب
-
age resistance
مقاومت به پیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] مقاومت فلز در برابر زوال یا انهدام در گذر زمان
-
quench aging
سرداپیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پیرش براثر سرد کردن سریع پس از عملیات حرارتی محلولی
-
double aging
دوپیرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] بهکارگیری دو عملیات پیرش متفاوت و متوالی برای واپایی رسوب حاصل از زمینۀ اَبَراشباع برای کسب خواص مطلوب
-
age gradation
درجهبندی سنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درجهبندی درختان در ردههای سنی با تقریب یک سال یا چند سال
-
felling age
سن برش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سن تعیینشده برای برش درختان
-
gestational age
سن جنینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] سن یک نوزاد در لحظۀ تولد که ازطریق محاسبۀ طول بارداری به دست میآید
-
tree age
سن درخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سن کل ساقۀ روزمینی درخت برحسب سال
-
diurnal age
سن روزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← سن نابرابری روزانه
-
achievement age
سن موفقیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رتبهبندی مهارتهای یک فرد با سن تقویمی خاص که بهصورت هنجار یا استاندارد سنجیده میشود
-
relative age
سن نسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سن زمینشناختی فسیل، سنگ، سیما یا رویداد زمینشناختی که نسبت به سایر اندامگانها و سنگها و سیماها تعیین میشود