کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
affinity پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
affine group
گروه همگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گروهی متشکل از همۀ تبدیلات همگر ناتکین یک فضای بُرداری متناهیبُعد
-
affinity group
گروه همگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گردشگرانی با علایق مشترک که معمولاً اعضای یک سازمان هستند
-
affine mapping
نگاشت همگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← تبدیل همگر
-
affinity 1
میل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] مقیاسی که براساس آن میزان اتصالپذیری دارو به گیرنده تعیین میشود
-
affine geometry
هندسۀ همگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نوعی هندسه که در آن روشهای جبر خطی به کار میرود
-
affinity 2
همگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← تبدیل همگر
-
affinity constant
ثابت میل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] کمیتی عددی مربوط به دارو که توانایی ایجاد پنجاه درصد از پاسخ بیشینۀ دارو را نشان میدهد
-
affine transformation
تبدیل همگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی از یک فضای بُرداری به خودش که از ترکیب یک تبدیل خطی و یک انتقال به دست میآید متـ . نگاشت همگر affine mapping همگر affinity 2
-
affinity chromatography
سَوانگاری تمایلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] نوعی سوانگاری که در آن مولکولها را براساس تمایل ویژۀ آنها برای اتصال به بستره (substrate) جدا میکنند
-
affine morphism
ریختار همگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ریختاری از یک طرح به طرح دیگر که پیشنگارۀ هر زیرطرحِ همگر باز، یک طرح همگر باشد
-
affine plane
صفحۀ همگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] صفحهای در هندسۀ تصویری که در آن سه خصوصیت زیر برقرار باشد: هر دو نقطه فقط بر روی یک خط قرار داشته باشند و فقط یک خط وجود داشته باشد که از نقطهای معین خارجِ یک خط مشخص بگذرد و این خط را قطع نکند و سه نقطۀ ناهمخط نیز موجود باشد
-
electron affinity
الکترونخواهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تمایل یک اتم به کسب الکترون که با تغییر انرژی همراه است
-
affinity coelectrophoresis
الکتروهمکوچی تمایلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] نوعی الکتروکوچ که در آن زمینۀ مطالعۀ همزمان برهمکنش پروتئینها با دیگر ترکیبات فراهم میشود
-
affinity biosensor, bioaffinity sensor
زیحسگر تمایلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] زیحسگری که همزمان برهمکنشهای بین پادتن و پادگن را تشخیص میدهد
-
affinity electrophoresis, AE2
الکتروکوچ تمایلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] روشی برای مطالعۀ برهمکنش پروتئینها با ترکیباتی با وزن مولکولی کم یا زیاد