کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
accommodated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
accommodation
برونانطباق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سازگار کردن طرحوارۀ ذهنی برای انطباق اطلاعات کسبشده ازطریق تجربه
-
accommodative
تطابقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مربوط به تطابق یا مؤثر بر آن
-
nerve accommodation, accommodation 4
تطابق عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بالا رفتن سطح آستانۀ تحریک در هنگام گذر مستمر یک محرک
-
range of accommodation
گسترۀ تطابق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فاصلۀ خطی بین نزدیکترین نقطۀ تطابق یا دید واضح تا دورترین نقطۀ تطابق یا دید واضح
-
accommodation ladder
پلکان ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سازهای فلزی یا چوبی یا ترکیبی از هر دو که در طرفین بدنۀ کشتی نصب میشود و پس از باز شدن برای رفتوآمد به داخل کشتی از آن استفاده میشود
-
accommodation 3
تطابق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تغییر فاصلۀ کانونی چشم که در نتیجۀ تغییر شکل عدسی ایجاد میشود و مشاهدۀ اشیا را در فاصلههای متفاوت امکانپذیر میسازد
-
excessive accommodation
تطابق اضافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تطابق بیش از میزان عادی
-
binocular accommodation
تطابق دوچشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تطابق هماهنگ با همگرایی در هر دو چشم
-
subnormal accommodation
تطابق فروهنجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تطابق ناکافی در چشم
-
positive accommodation
تطابق مثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تطبیق چشم برای فاصلهای کوتاه به یاری انقباض ماهیچۀ مژگانی
-
absolute accommodation
تطابق مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تطابق هر چشم بهطور جداگانه، بهنحویکه تحت تأثیر همگرایی یا رؤیت دوچشمی قرار نگیرد
-
negative accommodation
تطابق منفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تطبیق چشم برای فاصلههای دور به یاری رها شدن ماهیچۀ مژگانی از انقباض
-
relative accommodation
تطابق نسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تغییر در میزان تطابق متناسب با میزان همگرایی
-
accommodation rating
درجهبندی اقامتگاهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نظامی که براساس آن استانداردهای کیفیت و تأمین تسهیلات یا خدمات در اقامتگاههای گردشگری ارزیابی میشود
-
accommodation 2
خدمات اقامتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] امور مربوط به تأمین جا برای مسافران و مهمانان