کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
absolute instability پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
absolutive case, absolutive
حالت مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حالت دستوری فاعلِ فعل لازم و مفعولِ صریحِ فعل متعدی در زبانهای کُناییـ مطلق (ergative-absolutive) متـ . مطلق
-
absolute softness
نرمی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وارون سختی مطلق، به این معنا که پتانسیل شیمیایی الکترونی یک سامانۀ شیمیایی گرایش به ایجاد تغییر در تعداد الکترونها دارد
-
absolute inequality
نابرابری مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک نابرابری که به ازای همۀ مقادیر متغیرها درست باشد یا هیچ متغیری نداشته باشد متـ . نابرابری غیرشرطی unconditional inequality
-
absolute poverty
فقر مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] وضعیتی که در آن فرد از منابع ضروری برای ادامۀ زندگی بهکلی محروم است
-
absolute film
فیلم مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی فیلم انتزاعی که مانند سینمای ناب از جنبههای بازنمودی خالی است و بیشتر بر شکل و ضربآهنگ و موسیقی استوار است
-
absolute hemianopia
نیمهکوری مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] کوری به نور و رنگ و شکل در نیمی از میدان بینایی
-
absolute convergence
همگرایی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ویژگی یک سری که سری قدر مطلقِ جملات آن همگرا باشد
-
absolute synonym
هممعنای مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نوعی هممعنا که بهفرض وجود، ازهرنظر و در همۀ بافتها با واژه یا واژههای دیگر دارای معنی یکسان باشد متـ . مترادف مطلق
-
absolute magnitude
قدر مطلق 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم، نجوم رصدی و آشکارسازها] قدر ستاره در فاصلۀ ده پارسِکی از خورشید و در فضایی به دور از جذب میانستارهای
-
absolute value
قدر مطلق 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فاصلۀ یک عدد حقیقی یا مختلط از صفر
-
absolute altitude
فرازای مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فرازای یک سیاره یا قمر از زمین
-
absolute viscosity
گرانرَوی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] نسبت تنش برشی ایجادشده به آهنگ تغییر شکل سیال نیوتونی متـ . گرانرَوی viscosity, coefficient of viscosity
-
absolute gravity
گرانی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] رُبایش گرانشی واقعی روی سطح زمین یا هر سیارۀ دیگر
-
absolute magnetometer
مغناطیسسنج مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دستگاهی برای اندازهگیری شدت میدان مغناطیسی بدون ارجاع به نتایج حاصل از دستگاههای مغناطیسی دیگر
-
absolute music
موسیقی محض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی موسیقی که براساس داستان یا صحنه یا برنامۀ خاصی تصنیف نشود