کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
Marine Corps پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
marine biocoenosis/ marine biocenosis
زیسازند دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعۀ موجودات زندهای که در ارتباط نزدیک با یکدیگر یک واحد بومشناختی دریایی را تشکیل میدهند
-
marine casualty, marine accident
سانحۀ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پیشامدی که در آن به افراد یا شناور یا محمولۀ آن یا محیطزیست آسیب کلی یا جزئی برسد
-
marine incident
حادثۀ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پیشامدی که در آن افراد یا شناور یا محمولۀ آن یا محیطزیست به مخاطره بیفتد، تاحدیکه احتمال آسیب رسیدن به آنها وجود داشته باشد
-
marine base
پایگاه تفنگداران دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پایگاهی برای پشتیبانی از نبردهای زمینی تفنگداران دریایی که دارای تسهیلاتی است که امکان عملیات و نبرد تفنگداران دریایی را فراهم میسازد
-
marine disposal
دفع دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دفع مواد بیمصرف حاصل از پردازش پسماندها در دریا
-
marine cliff
صخرۀ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] صخره یا دامنۀ حاصل از فرسایش با امواج دریا
-
marine ecology
بومشناسی دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مطالعۀ برهمکنش اندامگانهایی که در دریا زندگی میکنند و محیطزیست آنها
-
marine forecast
پیشبینی دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پیشبینی عناصر جوّی که در ترابری دریایی در یک پهنۀ دریایی یا ساحلی به آن توجه ویژه میشود
-
marine coating
پوشش دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار] پوششی که در برابر آب و نمک و خزه و بهطورکلی جوّ دریایی مقاوم است و در سازههای دریایی کاربرد بسیار دارد
-
marine oil
روغن دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هر روغنی که از انواع آبزیان اعم از ماهی و نهنگ و فک به دست میآید
-
mariner’s splice, cable splice
همباف ملوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] همبافی در طنابهای الیافی نُهرشتهای
-
marine thermometer, seawater thermometer
دماسنج دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دماسنجی برای سنجش دمای آب دریا متـ . دماسنج آب water thermometer
-
marine casualty investigator
بازرس سانحۀ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرد صلاحیتداری که مطابق با قانون مسئولیت بررسی سانحه یا حادثۀ دریایی را بر عهده دارد
-
maritime archaeology, marine archaeology
باستانشناسی دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] زیرشاخهای از باستانشناسی که به مطالعۀ علمی بقایای کشتیهای غرقشده و دیگر آثار باقیمانده از تاریخ دریانوردی میپردازد
-
marine corrosion, seawater corrosion
خوردگی دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی تجهیزات و سازههای فلزی و بتنی در دریا و مناطق ساحلی