کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
Co-operative Republic of Guyana پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cloud operating system, COS
سامانۀ عامل اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] سامانۀ عاملی عمومی که روابط بین نرمافزار درون رایانه و وب را مدیریت میکند
-
operation
عملیات ذهنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عملیاتی در ذهن که حاصل روابط منطقی در فرایند به کار بردن نمادها یا موضوعات مادی با هدفی خاص است متـ . عملیات
-
CO-CO axle arrangement
آرایش محور سهـ سه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] آرایش محور لوکوموتیوی که دارای دو بوژی با سه محور محرک است
-
fail-operational, fail-operative
خراب ـ کارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی سامانهای که در صورت خرابی، علیرغم هشداردهی، در عملکردش محدودیتی ایجاد نمیشود
-
co-writer
نویسندۀ همکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] شخصی که با یک یا چند نویسندۀ دیگر در نوشتن اثری همکاری کند
-
co-location
همآورش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] راهبردی برای بهبود روابط کاری و افزایش بهرهوری و ارتباطات ازطریق کنار هم قرار دادن گروه پروژه در یک مکان کاری
-
co-ordination
همپایگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند یا نتیجۀ ایجاد رابطۀ برابر بین دو یا چند سازه که ازلحاظ نحوی یکسان هستند
-
co-ordinator
همپایهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حروف و نشانههای ایجادکنندۀ همپایگی متـ . پیوند همپایهساز co-ordinating conjunction
-
co-curing
همپخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار- تایر] ← همولکانش
-
co-disposal
همدفعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دفع دو یا چند نوع پسماند در یک مکان
-
co-vulcanisation
همولکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] تشکیل شبکهای واحد براثر ایجاد شدن اتصالات عرضی بین زنجیرهای هر دو بسپار متـ . همپخت co-curing
-
co-principality
دوحاکمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کشوری مستقل که زیر نظر دو حاکم خارجی اداره میشود
-
ground operator, ground tour operator
گشتپرداز محلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتپرداز یا سفرگذاری که مجموعهای از خدمات گردشگری مانند حملونقل بار و انتقال مسافر و بازدید از دیدنیها را برای گشتهای سفرگذاران دیگر فراهم میکند
-
operational environment
محیط عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ شرایط و پیشامدها و عوامل ناخواستهای که بر تصمیمهای فرمانده یگان در نحوۀ بهکارگیری نیروهای نظامی اثر میگذارد
-
steadicam operator
متصدی پایادوربین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمبرداری که با پایادوربین کار میکند