کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
Air Corps پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ambient air, open air
هوای آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از جوّ که عموم مردم در بیرون ساختمانها به آن دسترسی دارند
-
air shield, air deflector
بادشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صفحهای پلاستیکی یا بسپاری که با زاویهای ملایم بر روی سقف کشندۀ کامیونها نصب میشود و باعث کاهش پسار میشود
-
air dam, bumper air dam
بادگیر سپر جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] قطعهای در زیر سپر جلو که ضمن کاهش جریان هوا در زیر خودرو، باعث کاهش پسار و برار وارد بر خودرو میشود
-
air reservoir
مخزن هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مخزنی که برای ذخیرۀ هوای فشرده در ترمز قطار به کار میرود
-
air trooping
نفربَری هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نقلوانتقال غیرراهکنشی و هوایی نفرات
-
light air
نرموزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با سرعت 1 تا 3 گره دریایی در مقیاس باد بوفورت متـ . عدد بوفورت 1 Beaufort number 1
-
air spring
فنر هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فنری دارای یک پایه و محفظهای کشسان که با هوای کمفشار پر شده است و در سامانۀ تعلیق قطارهای شهری و بینشهری به کار میرود
-
air ball
هدرتوپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، توپی که با پرتابی ناموفق به تخته یا حلقه برخورد نکند
-
air policing
هوابانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] استفاده از هواپیمای رهگیر در زمان صلح برای حفاظت از حریم هوایی مشخص
-
air trap
هوابند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری در برخی فشارسنجهای جیوهای برای جلوگیری از ورود هوا یا دیگر ناخالصیهای گازی به فضای تهی بالای ستون جیوه
-
air diffuser
هواپخشگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاهی که با افشانک، هوا را به داخل مایع انتقال میدهد
-
air sickness
هواپیماگرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تهوع ناشی از مسافرت با هواپیما
-
air stripping
هواروتسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایند زدودن آلایندههای فرّار و نیمهفرّار از مایع با گذراندن هوا و مایع از برج آکنده در خلاف جهت یکدیگر
-
air scour
هوازنی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تکاندن بستر صافی با هوا در چرخۀ واشویۀ آن
-
air meter
هواسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی بادسنج آسیابی کوچک و حساس با پرههای تخت، برای اندازهگیری جریان هوا