کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکصدایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
monophony, monody
یکصدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی بافت موسیقایی شامل تنها یک بخشِ (part) لحنی
-
واژههای مشابه
-
homophony 2
همصدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. نوعی چندصدایی که در آن همۀ بخشها دارای ریتم یکساناند 2. نوعی چندصدایی که دارای یک خط لحنی اصلی است
-
triad 1
آکورد سهصدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکوردی که از سه صدای مختلف تشکیل شده باشد
-
augmented triad
آکورد سهصدایی افزوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی که هر دو فاصلۀ درونی آن سوم بزرگ (major) و فاصلۀ بیرونی آن پنجم افزوده است
-
major triad, major common chord
آکورد سهصدایی بزرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی که فاصلههای درونی آن بهترتیب سوم بزرگ (major) و سوم کوچک (minor) و فاصلۀ بیرونی آن پنجم درست است
-
diminished triad
آکورد سهصدایی کاسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی که هر دو فاصلۀ درونی آن سوم کوچک (minor) و فاصلۀ بیرونی آن پنجم کاسته است
-
minor triad, minor common chord
آکورد سهصدایی کوچک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی که فاصلههای درونی آن بهترتیب سوم کوچک (minor) و سوم بزرگ (major) و فاصلۀ بیرونی آن پنجم درست است
-
common chord
آکورد سهصدایی متداول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی که پنجم آن درست است
-
monohydrate
یکآبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی ترکیب بلورینی که بهازای هر واحد مولکولی در ترکیب دارای یک مولکول آب تبلور باشد
-
monocarpic
یکبارثمر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی گیاه یک یا چندسالهای که یک بار گل و میوه میدهد و سپس میخشکد
-
through-composed 2
یکبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ترانهای که در آن هریک از تقسیمات شعر لحن جداگانهای دارند
-
hemiplegic 1
یکسوفلج1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ویژگی فرد مبتلا به یکسوفلجی؛ مربوط به یکسوفلجی
-
hemiplegic 2
یکسوفلج2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فرد مبتلا به یکسوفلجی
-
end-on spread
یکسوگسترش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گسترشی از آرایه یا گروه لرزهیابها با فاصلۀ منظم که چشمه در یک انتهای آن قرار دارد