کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یخشکست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ice breakup
یخشکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فروپاشی پوشش یخ خشکی یا رودخانه یا آبهای ساحلی در نتیجۀ فرایندهای گرمایی و مکانیکی
-
واژههای مشابه
-
breakup season
فصل یخشکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هماد پدیدههای مرتبط با ناپدید شدن سالانۀ پوشش یخآبهای درونخشکی و ساحلی که ناشی از عنصرها و پدیدههای هواشناختی و آبشناختی است
-
ice
یخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شکل جامد و بلوری آب در جَوّ بهصورت بلورهای برف و تگرگ و گویچهیخ
-
ablation moraine
یخرُفت یخکاستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایهای از قطعات سنگی که بر روی یخ در طی برسابش یخساری قرار میگیرد
-
refraction law
قانون شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← قانون اِسنل
-
fracture mechanics
مکانیک شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] مطالعه و تحلیل مکانیک رشد ترک و بهویژه ارتباط آن با مادۀ تحت تنش در ناحیۀ نوک ترک
-
fracture test
آزمون شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] آزمونی که در آن نمونه را میشکنند و با چشم غیرمسلح یا با ریزبین/ میکروسکوپ معمولی ترکیب و اندازۀ دانه و عمق ترک یا عیوب داخلی نمونه را بررسی و تعیین میکنند
-
fracture stress, fracture strength 1
تنش شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] تنش عمودی حقیقیای که در آن بر سطح مقطع کمینه در شروع شکست وارد میآید
-
fracture toughness
چقرمگی شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] خاصیتی در مواد که توصیفکنندۀ مقاومت مواد در برابر گسترش ترک است
-
angle of refraction 2
زاویۀ شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] زاویهای بین پرتوِ شکستهشده از سطحی که دو محیط را از هم جدا میکند و خط عمود بر آن
-
fail hard
دُششکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی قطعه یا جزئی از سازۀ اصلی یا هرگونه حامل بار بدون جانشین (unduplicated load path) که شکست آن فاجعهآمیز است
-
fracture 1
شکست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکسته شدن یک کانی در امتداد سطوحی غیر از جهات اصلی بلورشناختی
-
refraction
شکست 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] تغییر جهت انتشار موج هنگامی که از محیطی به محیط دیگر با سرعت انتشار متفاوت حرکت میکند
-
acoustic refraction
شکست آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تغییر مسیر انتشار صوت در هنگام عبور از محیطی به محیط دیگر یا به خاطر اختلاف دما و فشار و دیگر ویژگیهای محیط متـ . شکست صوت