کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یخزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
freezer
یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] محفظهای برای منجمد کردن مواد غذایی
-
واژههای مشابه
-
ice
یخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شکل جامد و بلوری آب در جَوّ بهصورت بلورهای برف و تگرگ و گویچهیخ
-
fluidized bed freezer
یخزن بسترسیال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که در آن شناور شدن مواد غذایی بر روی بستری از هوای سرد باعث انجماد آنها میشود
-
nofrost freezer
یخزن بیبرفک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که بر روی قسمت سردکنندۀ آن برفک تشکیل نمیشود
-
blast freezer, air blast freezer
یخزن دَمشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که در آن جریان سریع هوای بسیار سرد باعث انجماد محصول میشود
-
scraped surface freezer
یخزن سطحتراش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی یخزن که در آن مواد غذایی مایع یا نیمهجامد بهطور مداوم بر روی سطح داخلی استوانهای منجمد و توسط تیغههایی تراشیده میشوند
-
plate freezer
یخزن صفحهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که در آن مواد غذایی در تماس با صفحات مطبق و سرد منجمد میشوند
-
immersion freezer
یخزن غرقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که در آن مادۀ غذایی با غوطهور شدن در یک مایع سرد منجمد میشود
-
cryogenic freezer
یخزن فوقسریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که در آن از تغییر حالت فیزیکی مادۀ مُبَرد برای انجماد سریع مواد غذایی استفاده میشود
-
spiral freezer
یخزن مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی یخزن نقالهای که در آن تسمهنقالهای مشبک در مسیری مارپیچ حرکت میکند
-
belt freezer
یخزن نقالهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که در آن عبور هوای سرد از تسمهنقالهای مشبک و متحرک باعث انجماد محصول میشود
-
freezing fog
مِه یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مهی که قطرکهای آن بهمحض تماس با اشیا در معرض آن یخ میزنند و پوششی از یخ مات یا یخشیشه تشکیل میدهند
-
freezing spray
افشانۀ یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آب دریا که به درون هوای کمتر از صفر درجۀ سلسیوس پاشیده میشود
-
freezing rain
باران یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارانی که به شکل مایع ریزش میکند، ولی بهمحض برخورد با زمین یا اشیای در معرض آن روی آنها پوشش یخشیشه ایجاد میکند